والدگری سهل‌گیر: راهنمای مبتنی بر شواهد

والدگری سهل‌گیر: راهنمای مبتنی بر شواهد


والدگری سهل‌گیر به نظر می‌رسد که رویکرد «بدون انضباط» به انضباط است. آیا این رویکرد به کودکان آسیب می‌زند؟ آیا تهدیدی برای نابودی تمدن است؟

پدر و مادرهایی که برای عکس گرفتن در جلو حاضر شده‌اند، غافل از اینکه فرزندانشان در پس‌زمینه در حال آتش‌زدن باربکیو هستند.

تحقیقات نشان می‌دهد که والدگری سهل‌گیر بهترین رویکرد برای تربیت فرزندان نیست— حداقل در مکان‌هایی مانند ایالات متحده. اما به همان اندازه که ممکن است از والدینی که اجازه می‌دهند فرزندانشان زندگی دیگران را مختل کنند، ناراحت شویم، مشخص نیست که آیا همه افرادی که به عنوان «سهل‌گیر» شناخته می‌شوند، به فرزندانشان یا همسایگانشان آسیب می‌زنند یا خیر.

همانطور که انتظار می‌رود، این موضوع به تعریف شما از «سهل‌گیری» بستگی دارد. گرم و عاطفی بودن نسبت به کودکان شما را «سهل‌گیر» نمی‌کند و مطمئناً شما را والد بدی نمی‌سازد. برعکس، مطالعات نشان می‌دهد که والدگری حساس و پاسخگو با ایجاد پیوندهای امن و مشکلات رفتاری کمتر مرتبط است.

تعریف رسمی و روان‌شناختی سهل‌گیری به کنترل والدین مربوط می‌شود. آیا والدین سهل‌گیر خیلی سهل‌انگار هستند؟ چه معیاری باید والدین برای labeled شدن به عنوان «سهل‌گیر» برآورده کنند؟

نگاهی به والدگری سهل‌گیر

**تعریف کتاب‌درسی سبک والدگری سهل‌گیر**
والدگری سهل‌گیر، که گاهی به آن «والدگری پرورش‌دهنده» نیز گفته می‌شود، سبکی از تربیت فرزند است که دو ویژگی کلیدی دارد:

۱. **نهایتاً پرورش‌دهنده و گرم بودن (که برای کودکان خوب است)**
2. ** reluctance برای تحمیل محدودیت‌ها (که مشکل‌ساز است)**

این تعریف از کارهای دایانا باومرند، النور مک‌کوبی و جان مارتین مشتق می‌شود، پژوهشگرانی که سیستمی برای طبقه‌بندی والدین بر اساس نحوه کنترل رفتار فرزندانشان توسعه دادند. بر اساس این پژوهشگران:

– والدین مستبد خواستار نوعی اطاعت کورکورانه هستند؛
– والدین معتبر خواستار رفتار بالغ و مسئولانه از فرزندانشان هستند، اما همچنین بحث و تفکر انتقادی در خانواده را تشویق می‌کنند؛ و
– والدین سهل‌گیر (که به آن‌ها والدین «پرورش‌دهنده» نیز گفته می‌شود) کلیت مفهوم کنترل فرزندانشان را رد می‌کنند.

همانطور که باومرند اشاره می‌کند، والدین سهل‌گیر شباهت‌هایی با والدین معتبر دارند. هر دو نوع والد سطح بالایی از محبت به فرزندان خود نشان می‌دهند. آن‌ها از نظر عاطفی حمایتی و پاسخگو به نیازها و خواسته‌های فرزندانشان هستند—که چیز خوبی است. هر دو نوع درباره تصمیمات سیاسی با فرزندان مشورت می‌کنند، که این نیز می‌تواند خوب باشد.

اما بر خلاف والدین معتبر، والدین سهل‌گیر خواستار مسئولیت‌های زیادی از فرزندانشان نیستند و آن‌ها را تشویق نمی‌کنند تا استانداردهای رفتاری تعیین‌شده توسط بزرگ‌ترها را برآورده کنند. به جای آن، آن‌ها به کودکان اجازه می‌دهند تا خودشان خود را تنظیم کنند.

والدین سهل‌گیر خود را به عنوان مقامات یا الگوهای رفتاری معرفی نمی‌کنند. آن‌ها ممکن است از استدلال یا دستکاری برای رسیدن به خواسته‌های خود استفاده کنند، اما از قدرت آشکار خودداری می‌کنند (باومرند ۱۹۶۶). روان‌شناسان معمولاً این ویژگی‌ها را با بیان اینکه والدین سهل‌گیر «پاسخگویی بالا» و «خواستاری کم» دارند، جمع‌بندی می‌کنند.

یک سبک والدگری چهارم— «والدگری غیرفعال»— کمی شبیه والدگری سهل‌گیر است، زیرا والدین قوانین یا استانداردهای رفتار سخت‌گیرانه‌ای را اجرا نمی‌کنند. در اینجا نقص ساختار و مرزها وجود دارد. اما شباهت‌ها به همین جا ختم می‌شود. والدین سهل‌گیر گرم و پرورش‌دهنده هستند. والدین غیرفعالDetached و عاطفی disengaged هستند (مک‌کوبی و مارتین ۱۹۸۳).

اثرات مثبت و منفی والدگری سهل‌گیر

آیا سبک والدگری اهمیت دارد؟ به نظر می‌رسد که این‌طور باشد. به‌طور قطع، مطالعات ارتباطات معناداری بین سبک‌های خاص والدگری و نتایج کودکان گزارش کرده‌اند.

به‌عنوان مثال، از جنبه مثبت، کودکانی که والدین سهل‌گیر دارند، نسبت به کودکانی که والدین غیرفعال دارند، وضعیت بهتری دارند. علاوه بر این، کودکان تحت سرپرستی والدین سهل‌گیر معمولاً خودباوری بالاتری دارند و ممکن است از نظر منابع بهتری نسبت به کودکانی که تحت سرپرستی والدین غیرفعال یا مستبد هستند، برخوردار باشند (مانند: ترکل و تزیر ۲۰۰۸؛ روتراوف و همکاران ۲۰۰۹؛ لامبورن و همکاران ۱۹۹۱).

اما از جنبه منفی، همچنین تحقیقات پشتیبانی می‌کند که کودکانی که «مورد نوازش» قرار گرفته‌اند، تمایل دارند که خودانضباطی و مسئولیت‌پذیری کمتری نسبت به کودکان والدین معتبر داشته باشند. به‌عنوان مثال، زمانی که جسیکا پیوترووسکی و همکارانش (۲۰۱۳) نمونه‌ای ملی نماینده از بیش از ۱۰۰۰ کودک آمریکایی جوان (در سنین ۲ تا ۸) را مورد بررسی قرار دادند، کودکان را از نظر نواقص در خودتنظیمی ارزیابی کردند، بسته‌ای از توانایی‌ها که به کودکان اجازه می‌دهد تا امیال خود را کنترل کنند، تمرکز داشته باشند، خلق و خوی خود را مدیریت کنند و برنامه‌ها را اجرا کنند.

کدام متغیرها—جمعیتی یا اجتماعی—بیشترین ارتباط را با خودتنظیمی ضعیف داشتند؟ به‌طور قابل توجهی، پیش‌بین قدرتمندتر مشکلات، والدگری سهل‌گیر بود—یعنی داشتن والدینی که با جملاتی مانند «من رفتار بد فرزندم را نادیده می‌گیرم» و «من وقتی فرزندم در مورد چیزی سروصدا می‌کند، تسلیم می‌شوم» موافق بودند.

به‌طور مشابه، یک مطالعه از حدود ۲۴۰ کودک در چین ارتباطاتی بین سهل‌گیری و عملکرد اجرایی کودکان (شامل حافظه کاری، انعطاف‌پذیری شناختی و توانایی برای سرکوب پاسخ‌های نامناسب) پیدا کرد. والدین سهل‌گیر بیشتر احتمال دارد که کودکانی داشته باشند که در پیروی از قوانین جدید (یا غیرغیرمنتظره) مشکل دارند (کیان و همکاران ۲۰۲۴).

البته، چنین ارتباطاتی دلیل قاطع بر علیت نیست. ممکن است والدگری سهل‌گیر به‌طور جزئی به عنوان یک واکنش به کودکانی که خودتنظیمی ضعیفی نشان می‌دهند، بوجود آمده باشد. والدین نمی‌توانند بفهمند که چگونه با این رفتار برخورد کنند، بنابراین تلاش برای این کار را کنار می‌گذارند.

با این حال، ارتباط بین سهل‌گیری و مشکلات رفتاری نگران‌کننده است و در چندین حوزه رفتاری گزارش شده است:

در برخی از زمینه‌ها، والدگری سهل‌گیر با سطوح بالاتری از پرخاشگری مرتبط است. به‌عنوان مثال، در مطالعاتی از کودکان ۸ ساله، دخترانی که سطوح بالایی از احساسات منفی داشتند، در خطر بیشتری برای رفتار پرخاشگرانه قرار داشتند اگر پدرانشان سهل‌گیر بودند (پاسکوال-ساگاستیزابال و همکاران ۲۰۲۱). و روند در مطالعات نشان می‌دهد که کودکان والدین سهل‌گیر تمایل دارند که سطوح بالاتری از مشکلات «برون‌ریختی» (مانند پرخاشگری و رفتارهای مختل‌کننده) را نسبت به کودکان والدین معتبر تجربه کنند (پینکارت ۲۰۱۷).

نسبت به والدگری معتبر، والدگری سهل‌گیر همچنین با افزایش BMI در کودکی مرتبط است (سوکول و همکاران ۲۰۱۷؛ اسلیددنس و همکاران ۲۰۱۱).

مطالعات دیگری نیز ارتباطاتی بین سهل‌گیری و افزایش مصرف الکل در میان نوجوانان (مانند: جکسون و همکاران ۲۰۲۱؛ ریمولر و همکاران ۲۰۱۱؛ ویس و شوارتز ۱۹۹۶؛ لامبورن و همکاران ۱۹۹۱) و همچنین نرخ بالاتری از تخلفات مدرسه (لامبورن و همکاران ۱۹۹۱) یافته‌اند.

مطالعات نشان می‌دهد که کودکان از خانواده‌های سهل‌گیر زمان بیشتری را

صرف تعاملات کم‌پایه (یا «غیررسمی») و یا «غیرفعال» با همسالان خود می‌کنند و از شرکت در فعالیت‌های ساختمندانه و سازنده کمتری نسبت به کودکان خانواده‌های معتبر بهره‌مند می‌شوند (لامبورن و همکاران ۱۹۹۱).

روش‌های پیشگیری

والدگری سهل‌گیر به وضوح روی رفتار کودکان تاثیر دارد. اما آیا تأثیر آن به حدی است که تهدیدی برای از بین بردن تمدن به‌حساب آید؟ به نظر می‌رسد این‌گونه نیست. به‌علاوه، اگرچه سهل‌گیری ممکن است عواقب منفی برای کودکان داشته باشد، بزرگترین سوال این است که آیا والدگری سهل‌گیر به پدر و مادرها آسیب می‌زند؟

تحقیقات نشان می‌دهد که والدگری سهل‌گیر به بزرگ‌ترها احساس اضطراب و استرس نسبت به کارهای پرخطر فرزندانشان را می‌دهد. به‌عنوان مثال، یک مطالعه از ۳۳۲ والد، کاهش نگرانی درباره خطرات و چالش‌های روزمره زندگی را به والدین معتبر نسبت داد.

به‌طور مشابه، والدین سهل‌گیر بیشتر احتمال دارد احساس کنند که آن‌ها کنترل کاملی بر فرزندانشان ندارند، و این ممکن است به سرزنش دیگران و احساس انزوا بینجامد (دی‌گراسی و همکاران ۲۰۲۰). به عبارت دیگر، خود شیوه والدگری سهل‌گیر ممکن است باعث مشکلات در روابط و عواطف بزرگ‌ترها شود.

نتیجه‌گیری

رویکرد «بدون انضباط» به والدگری به‌طور کلی بسیار بی‌خطرتر از نگرانی درباره سهل‌گیری غیرمسئولانه است. بنابراین، سهل‌گیری نه تنها والدین را آزار می‌دهد بلکه به احتمال زیاد بر سلامت روان فرزندان تأثیر منفی می‌گذارد. بدون وجود مرزها و الگوهای مشخص، کودکان نه تنها کارهای بد را انجام می‌دهند بلکه نیز خود را در برابر نتایج منفی نگه می‌دارند.

از طرف دیگر، والدگری معتبر می‌تواند به فرزندان کمک کند تا به رفتارهای مثبت و سازنده عادت کنند و به‌طور مؤثری رفتارهای پرخاشگرانه را کاهش دهند. بدین ترتیب، انضباط و ساختار نه تنها عواقب مثبت برای فرزندان دارند بلکه به پدر و مادرها نیز آرامش و کنترل را می‌بخشند.

در نتیجه، رویکرد «بدون انضباط» باید مورد بررسی و انتقاد قرار گیرد، و در عوض، والدین باید به سمت یک رویکرد معتبرتر به والدگری هدایت شوند که هم به کودکان و هم به بزرگ‌ترها خدمات ارائه می‌دهد.