در دنیایی زندگی میکنیم که پرورش خودکنترلی در کودکان، مانند اهدای ابرقدرت به آنها برای داشتن زندگی موفق است. کمک به کودکان برای ایجاد نظم و انضباط در دنیای پر هیجان امروزی، معادل اهدای کلید موفقیت به آنها است. این مقاله به عنوان راهنمایی کاربردی عمل میکند که زمینه را برای توانمندسازی کودکان در مهارت خودکنترلی فراهم میسازد.
در جامعهای که در اغلب اوقات رسیدن به رضایت آنی اولویت بالایی دارد، آموزش خودکنترلی بنیانی اساسی برای آمادهسازی کودکان در آینده تلقی میشود. از مدیریت احساسات گرفته تا انتخابهای هوشمندانه، خودکنترلی به کودکان کمک میکند تا در بزرگسالی بهرهوری داشته باشند و زندگی رضایتبخشی بسازند.
در این مقاله ابتدا به تعریف خودکنترلی و اهمیت آموزش این مهارت به کودکان میپردازیم و سپس مهارتهایی را مورد بررسی قرار میدهیم که با تقویت خودکنترلی، بهبود مییابند. در ادامه مواردی از نبود خودکنترلی را مورد بحث قرار میدهیم و در پایان، ۱۰ راهکار کاربردی برای تقویت خودکنترلی کودکان را بیان میکنیم.
این استراتژیها از تجربیات و تحقیقات گسترده استخراج شدهاند و با گروههای سنی مختلف و سناریوهای گوناگون سازگار هستند. این راهنما میتواند به عنوان نقطه شروع مفیدی برای والدین و مربیانی عمل کند که تمایل دارند عادات مثبتی در کودکان ایجاد کنند و به دنبال هدایت مناسب آنها در مهارت خودکنترلی هستند.
با ما همراه شوید تا هر یک از استراتژیها را مورد بررسی قرار داده و کاربرد آنها را بهتر درک کنیم. در پایان این مقاله، شما به ابزاری مجهز میشوید که بتوانید کودکان را به سمت تسلط بر خودکنترلی هدایت کرده و در دنیایی که ارزشهایی چون صبر، تصمیمگیری و هوش هیجانی مهم هستند، به پیشرفت آنها کمک کنید.
خودکنترلی در کودکان به شکلهای مختلفی ظاهر میشود. کودکانی که این توانایی در آنها شکل گرفته و تقویت شده، میتوانند هیجانات خودشان مانند خشم را مدیریت کنند و خود را از واکنش تکانشی به خواستهها و احساسات بازدارند.
این کودکان همچنین میتوانند انتخابهای خوبی انجام دهند؛ به این دلیل که میدانند چرا گرفتن چنین تصمیمی به نفع آنها است، حتی اگر گزینه مناسب، شامل تجربه احساسات دشوار یا روبرو شدن با نتیجه ناخوشایندی مانند تأخیر در رسیدن به خواستهها باشد.
در نهایت، از آنجایی که کودکان درک میکنند چرا و چگونه باید انتخابی را فراتر از علت «چون یک بزرگتر به آنها گفته» انجام دهند، حاضر میشوند مسئولیت انتخابهای خود را بپذیرند.
قبل از پاسخ به پرسش کلیدی «چگونه خود کنترلی را در کودکان خردسال ایجاد کنیم؟»، پاسخ به این پرسش اهمیت دارد که «چرا انجام این کار برای پدر و مادرها و مربیان حیاتی است؟»
خود کنترلی برای رشد کودکان بسیار مهم است. کودکانی که توانایی خودکنترلی دارند، تعامل راحتتری با همسالان و بزرگسالان خود خواهند داشت.
علاوه بر این، در آینده چه در خانه و چه در محل کار، میتوانند مسئولیتهای خود را بدون تسلیم شدن در برابر فشارهای روزانه یا تعلل داشتن در تصمیمگیری، مدیریت کنند.
تقویت مهارت خود کنترلی به کودکان فرصت میدهد بسیاری از دیگر مهارتهای مهم زندگی خودشان را تقویت کنند:
از آنجایی که این کودکان میتوانند تکانشگری خود را کنترل کنند، در مواجهه با چالشهای جدید احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهند داشت.
آنها به راحتی میتوانند بین درست و غلط، انتخاب درستی کنند و در برابر فشار همسالان توانمندتر هستند.
توانایی این کودکان در انجام بهترین انتخاب، به آنها امکان میدهد مستقلتر از دیگر هم سن و سالان خود باشند.
کودکانی که خودکنترلی بالایی دارند، میتوانند عواقب انتخاب خود را قبول کنند.
آموزش ندادن انضباط شخصی به کودکان میتواند منجر به موقعیتهای دشواری شود و موقعیتهای سختی برای خانوادهها به وجود بیاورد:
حالا که میدانید چرا خودکنترلی ضروری است، احتمالاً کنجکاو هستید که چگونه این مهارت را به کودکان آموزش دهید.
این ۱۰ فعالیت خودکنترلی به کودکان کمک میکند مهارتها و قدرت شخصیت خود را بسازند و پرورش دهند. یادتان باشد لازم است هر مورد را با سن و شخصیت فرزندان خود هماهنگ کنید تا بتوانید بهترین نتیجه ممکن را به دست بیاورید.
سر میز شام، در مورد این صحبت کنید که خودکنترلی چیست و نمونههایی را از زمانی تعریف کنید که خودکنترلی نشان دادهاید. در مورد این صحبت کنید که خودکنترلی چگونه به شما کمک کرد مادر، پدر، کارگر، کارمند یا رئیس بهتری باشید.
سپس از فرزندان خود بخواهید در مورد چگونگی کنترل خود در آن روز صحبت کنند. این کار را چند بار در هفته انجام دهید. وقتی گفتوگو در مورد خودکنترلی را بخشی از برنامه روزانه خانواده قرار میدهید، فرزندانتان متوجه میشوند که چقدر برای آن ارزش قائل هستید.
به این ترتیب کودکان، خودکنترلی را در عمل خواهند دید. با این کار، آنها رفته رفته خودکنترلی را در زندگی خود نیز نشان خواهند داد. این کار بهترین راه برای آموزش خودکنترلی به کودکان است.
«چون من گفتم» پاسخی آسان برای والدین خسته و بیحوصله است؛ اما اگر هدف شما آموزش خودکنترلی به کودکتان باشد، کمکی نخواهد کرد.
اگر میخواهید بدانید چگونه خود کنترلی را به کودکان بیاموزید و کاری کنید که کودکان خودشان انتخابهای خوبی داشته باشند، لازم است درک کنند چرا شما این تصمیم بهخصوص را گرفتهاید.
پاسخ شما میتواند کوتاه و صریح باشد، مثلاً اینکه چرا تصمیم درست برای آنها خوب است.
به جای اینکه بگویید «باید میوه بخوری چون من میگم»، میتوانید بگویید «میوه بخور؛ چون میوه ویتامین داره و برایت خوب است.» تا حد امکان سعی کنید از احساسات منفی دوری کنید.
هنگامی که فرزند شما بفهمد چرا باید یک انتخاب را به جای دیگری انجام دهد، این ایده خوب است که تصمیم او، خوب یا بد، عواقبی داشته باشد.
به یاد داشته باشید ثبات، کلیدی برای ایجاد الگوهای قابل اعتماد و آموزش فرزندانتان برای تکیه بر کلام شما است. لازم است که هر بار رفتارهای او را پیگیری کنید. در اینجا چند نمونه از عواقب آورده شده است:
عواقب طبیعی: یعنی اگر شام مغذی و کامل نخورید، بعداً گرسنه خواهید شد.
عواقب منطقی: وقتی اسباببازیهای خودتان را جمع کنید، میتوانید با دوستانتان بازی کنید.
ورزش راه بسیار خوبی برای دوستیابی، فعال ماندن و سوزاندن انرژی کودکان است، اما همچنین ابزاری عالی برای آموزش خودکنترلی به کودکان نیز به حساب میآید.
ورزش کودکان را موظف میکند احساسات و عواطف خود را کنترل کنند. به عنوان مثال، اگر با هم بدمینتون بازی کنید و هنگامی که توپ به آنها میرسد بترسند، لازم است ترس خودشان را کنترل کنند و توپ را بزنند.
یا اگر هنگامی که با هم فوتبال بازی میکنید، تیم مقابل ببرد؛ از باخت عصبانی یا ناراحت میشود و لازم است بتواند این احساس را به شکل قابل قبولی نشان دهد.
ورزش کودکان را تشویق میکند تا تعاملات خود را با همتیمیها و حریفان خود نیز تنظیم کنند، به نقاط قوت و ضعف کودکان دیگر احترام بگذارند و قوانین بازی را رعایت کنند.
در نهایت، ورزش از کودکان میخواهد تا از منطقه امن خودشان خارج شوند؛ به ویژه اگر ورزش چالشبرانگیز و سرگرمکنندهای انتخاب کرده باشید.
ما اسم این نوع تصمیم گیری را میگذاریم «سرد میل شود». در واقع به جای اینکه همان لحظه و در میانه هیاهوی جر و بحث، بخواهیم تصمیم بگیریم؛ اجازه میدهیم موضوع کمی سرد شود تا همه بتوانند عواطف و هیجانات خودشان را کنترل کنند.
به عنوان مثال ما زمانی که گرسنه نیستیم و شیرینی در اطرافمان نیست، تصمیم میگیریم بعد از ناهار، به عنوان دسر شیرینی نخوریم تا اضافه وزن پیدا نکنیم. گرفتن چنین تصمیمی، هنگامی که کیک شکلاتی تازه جلوی رویمان باشد، کمی سخت به نظر میرسد.
به کودکان کمک کنید در مورد مهربانی با خواهر و برادر، استفاده از شبکههای اجتماعی، بازی یا هر موضوع دیگری تصمیم بگیرند؛ اما زمانی که احساسات و هیجانات سرد هستند و نه در گرمای جنگ و بحث و گفتوگو.
در طول گفتوگوهای سر شام ممکن است در مورد چیزی تصمیم بگیرید و فرزندتان بخواهد برای نشان دادن کنترلش، رفتار تندی نشان دهد.
در چنین شرایطی، میتوانید به فرزندتان کمک کنید بفهمد در صورت عصبانی شدن، چه کاری باید انجام دهد. برای این کار میتوانید در مورد نکته بعدی با او صحبت کنید.
اگر فرزندتان در حال از دست دادن کنترل است، به آرامی به او یادآوری کنید که راهی برای حفظ آرامش و انتخاب عاقلانه پیدا کند.
محققان دریافتهاند یادآوریهای ملایم منظم، ما را در مسیر و تصمیمات عاقلانهتری نگه میدارد (نسبت به آنچه در غیر این صورت ممکن است انجام دهیم).
در حالی که سالهای سال، سیستم رفتارگرایی اصرار داشت برای هر کار کودکان، پاداشی متناسب با فعالیت آنها در نظر گرفته شود و از روند اهدای ژتون و ستاره استفاده میشد، امروزه تاکید میشود در تربیت کودکان از سیستم جایزه دادن استفاده نشود.
اگر به خودکنترلی پاداش دهیم، بچهها تصور میکنند این مورد فقط در صورتی ارزش دارد که کنترل شوند. ما قصد داریم کودکان بدانند که چرا خودکنترلی مهم است و تصمیمات خود را به شکل مستقل بگیرند.
نمودار ستارهها و رفتارها به این معنا نیست که فرزند ما خودش را کنترل میکند؛ به این معنا است که ما او را کنترل میکنیم! (با اهدای ستاره به ازای هر کار خوب)
مسئولیت زندگی ما، پاداش ما است. اگر کودکان واقعاً انگیزه درونی داشته باشند، نیازی به کنترل آنها نیست. در صورت داشتن انگیزه درونی، کودکان خودشان این کار را انجام خواهند داد و هرچه مستقلتر این کار را انجام دهند، نتایج بهتری خواهند داشت. در واقع هرچه بیشتر احساس کنند برای خودشان انتخاب میکنند، بهتر خواهد بود.
وقتی شما یا فرزندتان واقعاً چیزی را میخواهید، در مورد این صحبت کنید که آیا ممکن است ایده خوبی باشد که کمی منتظر بمانید؟
فرقی نمیکند دزدکی غذا خوردن در نیمه شب باشد، گشت زدن در اینترنت یا هر مورد دیگری که فرزندتان به ذهنش رسیده، او را تشویق کنید که متناسب با سنش تا ده دقیقه صبر کند و ببیند آیا هنوز هم کاری است که فکر میکند باید انجام دهد؟
اگر خودکنترلی ندارید، فرزندتان از شما یاد میگیرد و مطابق آن عمل میکند.
کودکتان وقتی میبیند شما بیش از حد غذا میخورید، زمان زیادی را با گوشی موبایل صرف میکنید، یا هر کار دیگری انجام میدهید که ممکن است نمونهای از نداشتن خودکنترلی باشد، تصور میکند انجام این کار برای او نیز خوب است.
یک راه خوب برای آموزش خودکنترلی به فرزندتان این است که به او کمک کنید بفهمد چگونه واکنش خود را به یک موقعیت پیچیده یا ناامیدکننده تغییر دهد.
اقدامات یا فعالیتهایی را به آنها پیشنهاد دهید که میتوانند به جای سرکوب کردن یا از دست دادن کنترل خود انجام دهند.
به عنوان مثال، به کودکان خردسال بیاموزید که وقتی عصبانی میشوند دستهایشان را روی هم بگذارند تا خودشان را در آغوش بگیرند.
به بچههای مدرسهای نیز میتوانید بیاموزید که برای کنار آمدن با زورگویی یا مسخره شدن توسط دیگران، بدون اینکه حس بدی پیدا کنند، به آنها بگویند: «خب که چی؟» یا «همین؟ الان این خندهدار بود مثلا؟»
خودکنترلی مهارت مهمی است که کودکان برای موفقیت در زندگی نیاز دارند. والدین میتوانند با صحبت در مورد خودکنترلی با فرزندان خود، آموزش آنها در مورد نحوه مدیریت احساسات خود و تشویق آنها به تمرین خودکنترلی، به فرزندان خود کمک کنند تا این مهارت را ایجاد و تقویت کنند.
در این مقاله راهکارهای مختلفی را برای تقویت خودکنترلی بررسی کردیم. یکی از مهمترین موارد این بود که به عنوان پدر و مادر الگوی خوبی باشید. کودکان از والدین خود یاد میگیرند، بنابراین مهم است که خودتان الگوی مناسبی برای خودکنترلی باشید.
این بدان معناست زمانی که عصبانی، ناامید یا ناراحت هستید، آرامش خود را حفظ کنید و به طور موثر با احساسات خود کنار بیایید.
همچنین لازم است در این مسیر صبور باشید. شکلگیری و تقویت خودکنترلی فرآیندی تدریجی است.
کودکان به زمان و تمرین نیاز دارند تا مهارتهای خودکنترلی را توسعه دهند. با این حال، به عنوان پدر و مادر با صبر و حمایت میتوانید به فرزندان خود کمک کنید خودکنترلی خودشان را تقویت کنند و در زندگی موفق باشند.
منابع
Teaching Kids Self-Discipline: 10 Children Self-Control Tips
بدون دیدگاه