برخورد با اشتباه دزدی در کودکان نام اینمقاله از وب سایت افرادخت می باشد. در این مقاله تیم روانشناسی و تربیتی و فرهنگی و آموزشی افرادخت قصد دارد تا توجه شما را به انواع عوامل مهم در ایجاد رفتار های ناهنجار را جلب نماید. این رفتار های ناهنجار می تواند دزدی و یا برداشتن پول و لوازم دیگران باشد. دزدی در کودکان در سنین مختلف عوانل متعددی دارد. در این ماله انواع این عوامل روانی و غیر روانی بررسی شده است. دزدی کودکان می تواند جنبه های متعددی داشته باشد. برخورد با کودک یا نوجوانی که دزدی را انجام می دهد می تواند در شرایط متفاوت تغییر نماید. همچنین باید آگاه بود که گاهی اوقات برای برخورد صحیح تر با دزدی کودکان نیاز به روانشناس می باشد. همچنین برخورد نادرست در مواجهه با دزدی کودکان می تواند زمینه ای برای بذهکاری در آینده برای کودک و یا نوجوان باشد.
معمولا بچه های پیش دبستانی وسایل دیگران را بر می دارند. در این سن، آنها درک روشنی از تأثیر سرقت بر دیگران و مضر بودن آن ندارند.
آنها همچنین ممکن است چیزی را از فروشگاه بردارند به این دلیل که اقتصاد را نمی فهمند. مفهوم خرید برای آنها معنایی ندارد.
دقیقا همین سن زمان خوبی برای شروع آموزش همدلی و اینکه چرا سرقت اشتباه است، خواهد بود. به کودک خود آموزش دهید به حق مالکیت دیگران احترام بگذارد.
کودکان در دوره ابتدایی و راهنمایی اغلب با اختلال کنترل تکانه دست و پنجه نرم می کنند. آنها ممکن است به سرعت یک شی را بردارند و بدون در نظر گرفتن عواقب احتمالی، آن را وارد جیب خود کنند. برای جلوگیری از سرقت، کنترل تکانه را به کودک خود بیاموزید.
دانش آموزان دبیرستان و پیش دانشگاهی ممکن است به این دلیل دست به سرقت بزنند که این کار از نظر آنها جالب است. آنها ممکن است تحت فشار گروه همسالان خود چیزی را بدزدند.
گاهی اوقات هم نوجوانان به این دلیل دزدی می کنند که می خواهند چیزهایی را داشته باشند که توانایی پرداخت هزینه آن را ندارند. برخی از نوجوانان نیز از روی سرکشی دست به این کار می زنند. در این سن، اگر به سرقت به طور موثر رسیدگی نشود، احتمالا به مشکلات حقوقی منجر خواهد شد.
اختلالات رفتاری یا مشکلات روانی نیز می توانند به مشکلات رفتاری مانند سرقت منجر شوند. برای مثال ممکن است یک کودک برای مقابله با طلاق والدین خود دست به این عمل بزند. همچنین کودکی که با افسردگی دست و پنجه نرم می کند، ممکن است از سرقت به عنوان راهی برای کنار آمدن با این موضوع استفاده کند.
مهم است بدانید که بروز این رفتار در کودکان زیر شش سال تفاوت زیادی با دزدی (برداشتن چیزی بدون اجازه) کودکان بزرگتر و نوجوانان دارد. به واقع، کودکان کوچکتر هنوز در مورد درست و غلط بودن برداشتن لوازم و اموال دیگران چیزی در ذهن ندارند.
مغز این کودکان هنوز به اندازهای رشد نکرده که قادر باشند بیرون از خواسته و تمایلات خود و در مورد دیگران تفکر کنند. اگر کودک شما چیزهایی را بدون اجازه برمیدارد، این به معنی دزدی کودکان نیست. در این مواقع بر آموزش رفتار مشارکتی (رفتارهایی که نیازمند مشارکت و تعامل با دیگران است، مانند کارهای گروهی و بازیهای جمعی) او بیشتر تمرکز کنید.
از او بپرسید که دوست دارد چه چیزهایی داشته باشد و به صورت چرخشی خودتان نیز به این سؤال پاسخ دهید تا کودک بتواند نسبت به نگرش و خواستههای دیگران کمی آگاهی یابد.
زمانی که کودک شما کمی بزرگتر شد، باید به او یاد بدهید که بابت این رفتار خود (برداشتن چیزها بدون اجازه) به این صورت عذرخواهی کند: «متأسفم، من نباید بدون اجازه آن را برمیداشتم.»
اما اجازه ندهید که کودک فکر کند شخص منفور و بدی است و به هیچ عنوان به رفتار او برچسب «دزدی» نزنید. به جای آن، برای او مشخص کنید که برداشتن چیزها بدون اخذ اجازه رفتار اشتباهی است.
در سن بالاتر مفهوم دزدی کودکان متفاوت است. اگر کودک شما نه ساله یا بزرگتر است و چیزهایی را بدون اجازه برداشته، باید با این مشکل کمی جدیتر برخورد کنید. باید متوجه باشید که کودک شما برای حل مشکلاتش از یک روش فکری غلط استفاده میکند.
برای مثال مشکل کودک ۱۰ ساله شما میتواند این باشد که میخواهد یک بازی ویدئویی را خریداری کند اما پول ندارد. در نتیجه، او این مشکل را با برداشتن بدون اجازه پول از کیف شما حل میکند.
احتمالاً کودک این طور با خود میاندیشد که «من به این پول نیاز دارم و مادر متوجه نخواهد شد.» زمانی که متوجه این روند غلط تفکر کودک شدید، باید به او بگویید: «اینکه صرفاً چیزی را بخواهی، به این معنی نیست که بتوانی بدون اجازه آن را برداری» و بعد از او بپرسید «دفعه بعد که چیزی خواستی، باید چه کار کنی؟»
صحبت کردن با فرزندتان میتواند به ایجاد بینش در مورد دلیل دزدی کودکان کمک کند. پرسیدن سوالات باز میتواند کودک شما را تشویق به صحبت کند.
آرام بمانید و در حالی که خوب است نشان دهید که از این رفتار راضی نیستید، از شرمساری کودک خودداری کنید. زیرا میخواهید او اطلاعات خود را آشکارا به اشتراک بگذارد.
گفتگوهایی از این دست میتواند به کودک شما کمک کند که انگیزههای خود را آشکار کند. وقتی میدانید چرا کودک کالا را دزدیده است، به احتمال زیاد میتوانید به او کمک کنید تا راههای صادقانهای را برای حل مشکلاتش انتخاب کند تا اینکه به دزدی متوسل شود. سعی کنید از دزدی کودکان به عنوان یک فرصت برای آموزش استفاده کنید.
روانشناسان در جلسات مشاوره تربیت کودک تاکید زیادی بر این موضوع دارند که باید عکس العملی صحیح از شما به نمایش گذاشته شود. اگر کودک خود را با وسایل دزدیده شده دیدید، اصرار کنید که کالاهای دزدیده شده را بلافاصله پس دهد و از طرف مقابل عذرخواهی کند.
ممکن است مجبور شوید به کودکتان کمک کنید تا نامه عذرخواهی بنویسد یا برای بازگرداندن وسایل به سرقت رفته به فروشگاه او را همراهی کنید.
به عنوان مثال، کودکی که مدام اسباب بازی های مورد علاقه خواهر و برادران خود را بدون اجازه بر می دارد، باید اسباب بازی های خود را به خواهر و برادرش بدهد.
سلب امتیازات نیز منطقی است. یک کودک بزرگتر ممکن است مجبور به انجام کارهای اضافی شود تا بتواند پول باز پرداخت کالاهای دزدی را به دست آورد.
یکی از راه های مناسب برای آموزش رعایت حق مالکیت دیگران، رعایت این حقوق از سوی والدین است. پدران و مادران باید مراقب رفتار خود باشند.
مثلاً بدون اجازه به وسایل سایر اعضای خانواده دست نزنند و حتی برای استفاده از وسایل کودک نیز از او اجازه بگیرید.
صحبت کردن با کودک در خصوص اینکه اگر وسایل دیگران را بدون اجازه برداریم، ممکن است ما را تنبیه کنند و یا به زندان ببرند، نه تنها مفید نیست بلکه کودک را مضطرب می کند.
تلاش کنید تا مفهوم مالکیت و قوانین را به خوبی شفاف کنید و از ترساندن کودک خودداری کنید.
به عنوان مثال در صورتی که فرزندتان در مدرسه وسایل فرد خاصی را برداشته است، می توانید روابط آن ها را بیشتر بررسی کنید.
کودکان ممکن است به دلیل ناراحتی و یا داشتن خشم از دیگران، تصمیم بگیرند تا وسایل آن ها را مخفی و یا گم کنند.
با فرزندتان صحبت کنید و به او بگویید که اگر از کسی ناراحت هستیم باید با او صحبت کنیم و مشکل مان را حل کنیم.
برداشتن بی اجازه ی وسایل دیگران، راه حل مفیدی نیست.
سرقت می تواند پیامدهای حقوقی، اجتماعی و عاطفی زیادی برای کودک داشته باشد، از جمله اخراج از مهد کودک یا مدرسه و حتی اتهامات کیفری برای نوجوانان.
اگر استراتژی های انضباطی شما برای جلوگیری از سرقت کار نمی کنند، باید پا را فراتر بگذارید. اگر سرقت به یک مشکل مداوم تبدیل شده باشد، ممکن است لازم باشد از متخصص کمک بگیرید.
یک مشاور حرفه ای می تواند دلایل اصلی سرقت را شناسایی کند. گاهی اوقات، مسائل مربوط به بهداشت روانی، مشکلات رفتاری یا اختلالات سلوکی ریشه اصلی مشکل هستند.
یک متخصص بهداشت روان می تواند با ارائه راهکارهایی به شما و فرزندتان از سرقت جلوگیری کند.
صحبت درباره صداقت نقش مهمی در پیشگیری از دروغ گویی و دزدی دارد.
همیشه وقتی فرزندتان در برخورد با اشتباهاتش حقیقت را می گوید، تنبیه های ساده تری برای او در نظر بگیرید.
این به او کمک می کند که بفهمد صداقت بهتر از پنهان کاری است.
با مسئولیت دهی به کودک در مورد اموالش به او در درک این موضوع کمک کنید. برای مثال، اهمیت رفتار درست با اسباب بازی هایش را یادآور شوید.
قوانینی برای اجازه گرفتن یا برداشتن چیزهای دیگران وضع کنید. مسئله امانت گرفتن و مراقبت درست از اموال دیگران را برایش توضیح دهید.
بازگرداندن شی دزدیده شده و معذرت خواهی از قربانی نقش بزرگی در پیشگیری از تکرار دزدی در کودکان دارد.
به فرزندتان در نوشتن نامه عذرخواهی کمک کنید یا او را برای بازگرداندن اموال همراهی کنید.
از قصه می توانید برای تربیت کودکان خردسال بهترین بهره را بگیرید. اصول قصه گویی را برای گرفتن نتیجه از این راهکار فراموش نکنید.
در ضمن به یاد داشته باشید که قصه باید برای تشویق و ایجاد امید و هیجان در کودک باشد، نه ایجاد ترس از خدا، عذاب جهنم و تنبیه شدن.
کاری انجام دهید که احتمال تکرار دزدی را در آینده کاهش دهد. برای مثال، اجازه ندهید فرزند ۱۳ ساله تان به تنهایی با دوستانش به خرید برود.
چه زمانی باید برای مشکل دست کجی کودک به روانشناس مراجعه کرد؟
دزدی مشکلی است که می تواند فرزندتان را با عواقب حقوقی، اجتماعی و عاطفی روبه رو کند.
پس اگر استراتژی های تربیتی برای حل مشکل دزدی فرزندتان جوابگو نبوده است، باید به دنبال درمان باشید.
با آن که کودک بدون درک زشتی این کار، وسایل دیگران را برداشته است اما بهتر است که جریمه ای کوچک برایش تعیین کنید تا دریابد که از این عمل ناخشنود هستید.
البته این جریمه را با اقتدار و مهربانی، به دور از هرگونه خشونت ارائه کنید.
مثلا محروم شدن از دیدن برنامه تلویزیونی مورد علاقه اش در همان روز می تواند یک جریمه مناسب با سن کودک باشد.
اگر رفتار دزدی در کودک شما ادامه یافت، باید به دنبال علت تکرار این رفتار باشید. سعی کنید کیف پول خود را در مکانی قرار دهید که در دسترس کودک قرار نگیرد. در صورت نیاز شاید مراجعه به روانشناس بالینی کودک و نوجوان مفید باشد.
باید تأکید کرد به رغم نگرانی که در مورد شخصیت این کودکان دارید، نباید اجازه دهید که کودک احساس کند والدینش او را آدم بدی میدانند. به جای آن باید همواره تلاش کنید که برعکس این فکر به کودک القا شود.
اگر شما فکر کنید که شخصیت کودکتان مشکل دارد و او ذاتاً فرد بدی است، رابطه شما با او به آسانی لطمه میبیند و کودک امیدش را نسبت به تغییر از دست میدهد.
توصیه می شود که در صورت اطمینان به اینکه کودک چیزی را دزدیده است، با او این طور برخورد کنید: برای مثال، «من فکر میکنم که تو بدون اجازه من از کارت اعتباریام برای خرید بازی آنلاین استفاده کردهای و حالا من از تو میخواهم که خسارتی را که به من وارد کردهای، جبران کنی.»
اما اگر مطمئن نیستید که او این کار را کرده، سعی کنید او را برای کاری که انجام نداده، متهم نکنید.
در نهایت، اگر کودک شما بدون اجازه از شما مقدار زیادی پول برداشته یا با استفاده از کارت اعتباری شما پول زیادی خرج کرده است، باید به دنبال علت این رفتار باشید.
اگر کودک شما در سنین بالاتر از ۱۱ سال قرار دارد، باید نگران مصرف مواد باشید. از خود بپرسید آیا اخیراً در خلق و خو یا شخصیت او تغییری ایجاده شده است؟
در آخر باید گفت والدین با وجود اینکه با مشاهده چنین رفتارهایی احساس آسیبدیدگی و توطئه خواهند کرد اما نباید مسأله را شخصی کنند.
دزدی کودکان ارتباط چندانی با شما و سبک والدگری شما ندارد. این رفتار بیشتر مرتبط با کودک و روشهای نادرست حل مسأله برای رهایی از مشکلاتش است. بهتر است از هر گونه واکنش هیجانی شدید خودداری کنید.
سایر مقالات افرادخت