چرا کودکم شبها میترسد؟
ترسهای شبانه که شامل مجموعهای از ترسها مثل ترس از تاریکی، ترسیدن از هیولاها یا موجودات خیالی ترسناک زیر تخت و ترس از تنها خوابیدن در کودکان شایع هستند. آنها معمولاً از حدود دو سالگی شروع میشوند و ممکن است تا هشت یا ۹ سالگی نیز باقی بمانند.
در این سالها، قدرت تخیل کودک شما به اوج خود میرسد و حد و مرزی نمیشناسد، به این معنی که اکنون میتواند چیزهای جدید و ترسناکی را که باید از آنها ترسید، تصور کند و از آنجا که او بخش زیادی از روز خود را غرق در بازی خیالی، مثلاً در جمع انواع اژدهاها و موجودات خیالی ترسناک و کلاً آدمهای بدهای بازی میگذراند، ممکن است خاموش کردن قوهٔ تخیلش در ساعت خواب و به خواب رفتن برای او دشوار باشد.
شاید عجیب به نظر برسد بچهٔ کوچکی که در دوران نوپایی هیچ ترسی از تنها خوابیدن نداشت، حالا که بزرگتر شده است از چیزهایی مثل تاریکی و تنها خوابیدن میترسد. حتی چیزهای آشنایی که قبلاً هرگز ترسناک نبودهاند، مانند اتاق خواب تاریکش، ممکن است ناگهان در پسزمینهٔ چیزهایی که او تمام روز در ذهنش تخیل کرده، ترسناک به نظر برسند و از آنجا که فرزند شما هنوز در حال یادگیری تمیز دادن خیال از واقعیت است، بنابراین احتمال وجود موجودی نامرئی در زیر تختش برای او کاملاً واقعی به نظر میرسد و این مسئله از دیدگاه رشد و تکامل کودک منطقی است.
بچههای پیشدبستانی هم علاوه بر داشتن تخیلی زندهتر، شروع به یادگیری این واقعیت کردهاند که چیزهایی در دنیا وجود دارد که میتواند به آنها آسیب برساند. بچههای دبستانی این واقعیت را به خوبی درک میکنند که چیزهایی در دنیا وجود دارد که میتواند به آنها آسیب برساند و والدین همیشه نمیتوانند از آنها محافظت کنند. به عبارت دیگر، بچههای دبستانی تفاوت بین واقعیت و خیال را درک میکنند، اما تصورات زنده و واضحی دارند که گاهی اوقات میتواند همراهشان بماند. همچنین در این دورهٔ سنی است که «ترس از اتفاق وحشتناکی برای مادر یا پدر» ظاهر میشود و مانند بزرگسالان، کودک بین پنج تا هشت سال نیز ممکن است در خاموش کردن موتور مرور ذهنی روزی که گذشته و پیشنمایش روز بعد مشکل داشته باشد. برای مثال، ممکن است با شکایت از یک صدای ترسناک نزد شما بیاید، اما آنچه واقعاً او را ترسانده است، جنگ یا تیراندازیای باشد که در اخبار پخش میشود و همکلاسیهایش از آن صحبت میکنند.
نقش شما برای کمک به او طی حدوداً ۱۰ سال آینده این است که به کودکتان کمک کنید تفاوت بین یک خطر واقعی مثل سوار ماشین غریبهها شدن یا سیگار کشیدن و چیزی را که فقط شبیه یک خطر است، یا به عبارت دیگر، چیزی را که هرچند اضطرابآور است، اما خطری فوری یا تهدید شخصی ایجاد نمیکند، مثل موجود ترسناکی را که در فاصلهٔ بین دیوار و تخت اوست یا جنگی که هزاران کیلومتر از محل زندگی شما دورتر است، درک کند. اما برای کمک به کودکتان برای رهایی از ترسهای شبانه چه کار کنید؟
برای کمک به رفع ترس کودکان از ترس شبانه چه کار کنید؟
شاید در حال حاضر نتوانید به او کمک کنید تا به طور کامل بر ترسهایش چیره شود، زیرا این تقریباً مرحلهای است که باید پشت سر بگذارد، اما کارهای زیادی وجود دارد که میتوانید برای کمک به او در کنار آمدن با ترسهایش و داشتن خواب راحتتر انجام دهید:
کودک را برای خوابی خوش آماده کنید: در ساعات قبل از خواب، روحیهٔ فرزند خود را با داستانهای شاد و بدون خشونت تقویت و او را آمادهٔ خواب کنید. یادتان باشد حتی کتابها و کارتونهای به ظاهر معمولی هم ممکن است برای کودکی که یک دوره ترس بیشتر از معمول را پشت سر میگذارد، نامناسب باشد و شما قطعاً متوجه شدهاید که برخی قصههای پریان و برخی انیمیشنها هم میتوانند فضای خیلی تیره و تاری داشته باشند. پس به این نکات را با دقت خاصی توجه کنید.
روتین خواب داشته باشید: یک روتین شبانهٔ آرامشبخش ایجاد کنید که مثلاً شامل حمام یا شستن دست و پاها با آب ولرم، داستانی ملایم، یک آهنگ آرام و چند دقیقه نشستن ساکت شما در کنار تختش در حین مستقر شدن او در رختخواب باشد. برای خواب کودکان بزرگتر و دبستانی میتوان چند شعر یا ۱۵ دقیقه مطالعهٔ مستقل کودک را هم در نظر گرفت و شاید یک آهنگ و چند دقیقه بیداری ساکت در کنار شما هم برای ایجاد خوابی خوب خوشایند باشد. ثبات و یکنواختی آرامبخش و خوابآور مراسم روتین قبل از خواب مثل یک طلسم عمل میکند که ترسها، آدم بدها و فکرهای بد را دور میکند و انتقال از بیداری کامل به خواب عمیق را آسان میسازد.
حواستان به مانیتورها باشد: در یک یا دو ساعت قبل از زمان خواب فرزندتان، از قرار دادن او در معرض نمایشگرها، تلویزیون، کامپیوتر، تبلت و گوشیهای موبایل به طور کامل خودداری کنید و تا وقتی فرزندتان در اتاق نشمین است، اخبار و برنامههای تلویزیونی یا فیلمهای خشونتآمیز یا پرتعلیق را تماشا نکنید.
کمی تغییرات بدهید: نیمهباز گذاشتن در اتاق خواب، پخش یک داستان صوتی مخصوص کودکان، موسیقی ملایم یا لالایی و تشویق فرزندتان به خوابیدن با یک اسباببازی یا پتوی محبوب نیز میتواند کمک کند. اگر فرزند شما خواهر و برادر یا حتی حیوان خانگی دارد، اجازه دادن به آنها برای خوابیدن در کنار یکدیگر نیز میتواند ترسهای شبانه را خیلی زود ناپدید کند.
یک چراغقوه یا چراغخواب را امتحان کنید: همچنین میتوانید یک چراغقوه به کودکتان بدهید که برای احساس امنیت بیشتر گاهی از آن استفاده کند، یا یک چراغخواب با نور خیلی کم نیز ممکن است احساس امنیت بیشتری در بچهٔ دبستانی شما ایجاد کند.
کتابهای مناسب تهیه کنید: کتاب یک مشکلگشای همیشگی است. فهرستی از کتابهای داستانی مربوط به کودکانی که با ترسهای شبانه روبهرو هستند، پیدا کنید و آنها را برای فرزندتان تهیه کنید و بخوانید.
تکنیکهای ریلکسیشن را امتحان کنید: برخی از بچههای دبستانی به خوبی به تجسم و سایر تکنیکهای ریلکسیشن یا تنآرامی پاسخ میدهند و این فرصت خوبی برای آموزش این مهارت مفید برای تمام زندگی است. از او بخواهید چشمان خود را ببندد و از طریق بینی نفسهای عمیق بکشد و هوا را از دهان بیرون بدهد. سپس در خیال خود به زیباترین و آرامترین مکانی که تاکنون دیده است سفر کند. اگر این مکان، ساحلی آفتابی است، او را ترغیب کنید که احساس شن و ماسه بین انگشتان پایش و آفتاب داغ روی صورتش را تصور کند. به او بگویید هر وقت تصمیم بگیرد میتواند در ذهنش به این مکان برود، چه شبهنگام وقتی نگران چیزی است و چه در مدرسه وقتی به خاطر یک امتحان استرس دارد.
ببینید در ذهن کودکتان چه خبر است: قبل از خاموش شدن چراغها، مثلاً وقتی کنار فرزندتان دراز کشیدهاید، سعی کنید او را به صحبت در مورد آنچه در ذهن دارد ترغیب کنید. سؤالات دارای پایان باز مثل «روزت چطور بود عزیزم؟» شما را به جایی نمیرساند. بنابراین، چیزی شبیه این را امتحان کنید: «بهترین، بدترین و عجیبترین اتفاقی که امروز برات افتاد چی بود؟» وقتی پاسخی باعث شد سر درد دلش باز شود و نگرانیهایش را با شما در میان بگذارد، به گفتن سریع اینکه نگران نباشد اکتفا نکنید، به جایش، به صحبتهای او گوش دهید، حتی میتوانید به او کمک کنید تا نگرانیهایش را یادداشت کند. سادهانگارانه به نظر میرسد، اما بیرون کشیدن این افکار از ذهنش و ریختن آنها روی کاغذ میتواند بار آنها را سبک کند. مطلب مادرشو در مورد با کودکان حرف بزنیم را ببینید.
یک مانیتور کودک دوطرفه بخرید: اگر فرزندتان از تنها ماندن میترسد و فقط با تماس با شما آرام میگیرد، استفاده از یک مانیتور کودک دوطرفه را در نظر بگیرید. نمونههای جدیدتر این مانیتورها اجازه میدهد که کودکتان از طریق مانیتور با شما صحبت کند و صدای شما را بشنود، که خاطرش را جمع میکند شما هنوز آنجایید، حتی زمانی که خارج از دید هستید. با این اطمینان خاطر، خیالش راحتتر میشود که شما و خودش، هنوز سالم و سلامت هستید و مقداری احساس کنترل به او میدهد که به خودی خود آرامشبخش است. قبول داریم که این امتیاز ممکن است به راحتی مورد سوءاستفاده قرار گیرد و استفادهٔ مداوم از آن میتواند خستهکننده شود. اما این کار میتواند راهی برای نگه داشتن یک کودک عصبی در رختخواب و حضور شما در جایی دیگر باشد و تازگی استفاده از آن هم معمولاً در عرض چند شب برای کودکان از بین میرود. پس از آن، ممکن است فقط وجود خود مانیتور در کنار تختش به اندازهٔ کافی برایش تسکیندهنده باشد. یک ست بیسیم واکیتاکی نیز میتواند همین کار را برای کودک انجام دهد، ولی در نهایت تصمیم با خود شماست!
در نهایت هم، زیاد ایرادی ندارد که اگر خودتان تمایل دارید بگذارید گاهی فرزندتان پیش شما بخوابد، البته فقط تا زمانی که ترسهای شبانهاش فروکش کند و چالش تکاملی دیگری را شروع میکند. تا وقتی همه خوشحالند و استراحت کافی دارند، به هدفتان رسیدهاید، فقط یادتان باشد خیلیخیلی بهتر است اگر این مورد را به عنوان یک راهکار معمول و همیشگی در نظر نگیرید!
اسپری هیولاکش چیست؟
آیا باید به کودکتان «اسپری هیولاکش» برای دور کردن موجودات خیالی ترسناک بدهید؟ برای برخی از کودکان خردسال، آماده کردن یک اسپری پر از آب معمولی ممکن است راه مؤثری برای دور کردن موجودات خیالی کمینکرده در کمد یا زیر تختشان باشد، اما این به خود کودک، خلقوخو، شخصیت، میزان درک و تفکر او ارتباط دارد!
بعضی از بچهها فکر میکنند این کار بامزه است. وقتی میگویید: «اگه فکر میکنی چیز ترسناکی میبینی، فقط با این روش اسپری کن تا از اینجا بره» ممکن است احساس قدرت کنند. اما برای بچههای دیگر، این راهکار میتواند نتیجهٔ معکوس بدهد. به هر حال، مسلح بودن به اسپری ضدهیولا به این معناست که از شما انتظار میرود با چیزی در زیر تخت مبارزه کنید و این فکر میتواند برای یک بچهٔ کوچک واقعاً ترسناک باشد. شاید فکر کنید بهتر باشد که خود شما قبل از بوسهٔ شببخیر، اتاقش را اسپری کنید، اما هنوز هم ممکن است فکر کند که «اگه آدم بزرگها واقعاً این مواد رو برای خلاص شدن از شر هیولاها دارن، پس هیولاها باید وجود داشته باشن». همین حکم در مورد بزرگ کردن جستوجوی اتاق فرزندتان برای یافتن هیولا صدق میکند. این کار ممکن است به یک بچه اطمینان خاطر بدهد و کودک دیگر را به وحشت بیندازد. یک بچهٔ دبستانی ممکن است از خود بپرسد: «اگه هیچ موجودی در اتاق من نیست، پس چرا بابا دنبالشون میگرده؟»
بنابراین خودتان قضاوت کنید. فقط شما میتوانید بدانید که آیا تدابیری مانند اینها به کودک شما تسلی میدهد یا اضطرابش را بیشتر میکند. قطعاً پیشنهاد مادرشو، استفاده از دیگر روشها و مناسک آرامشبخشی مانند کتاب خواندن و موسیقی ملایم است که در بخش راهکارها توضیح داده شد.
چطور تشخیص دهید ترسهای شبانهٔ کودکتان غیرطبیعی است و باید به پزشک مراجعه کرد؟
اگر تمام تلاش خود را برای اطمینان دادن به فرزندتان انجام دادهاید و او هنوز هم به شدت ترسان است، ترسهای او شاید از یک مسئلهٔ طبیعی مرتبط با رشد و تکاملش فراتر رفته است و به یک فوبیا یا مشکل اضطرابی تبدیل شده باشد. در این صورت، شما باید برای رفع این موضوع از افراد متخصص کمک بگیرید. همچنین اگر کودک شما برای پرهیز از مواجهه با یک ترس هر کاری انجام میدهد، اگر نمیتواند به خواب برود، زیرا حقیقتاً میترسد و نه به این دلیل که میخواهد مدت بیشتری بیدار بماند، ممکن است یک مسئلهٔ عاطفی زیربنایی داشته باشد که باید به آن پرداخته شود. از پزشک کودک بخواهید درمانگر مجربی را به شما معرفی کند. از این کمک بهره ببرید، حتی اگر مطمئن نیستید که به آن نیاز دارید، چون یک دیدگاه تازه و مقداری توجه فردی ممکن است همان چیزی باشد که شما و فرزندتان نیاز دارید.
علائم فوبیا نیز شامل گریه و حالت عصبیای است که مکرراً بیش از چند دقیقه طول میکشد و به عبارت سادهتر، فوبیا بزرگ کردن بیاندازهٔ یک ترس طبیعی است. مثلاً اگر کودکتان به جای «من از تاریکی میترسم» میگوید: «همهٔ چراغهای خونه رو روشن کنید تا دزدها نتونن ما رو بکشن». در مورد فوبیا در کودکان بیشتر بدانید.
ترسهای شبانهٔ شدید یا مداوم همچنین میتواند ناشی از یک واقعهٔ پریشانساز یا آسیبزا و تروماتیک در خانه، پیشدبستانی، مهدکودک، مدرسه یا دنیای بیرون باشد. حتی بچههای خیلی کوچک نیز نسبت به استرس ناشی از طلاق یا مرگ در خانوادهو بچههای بزرگتر در مورد تغییر در مراقب یا معلمشان، اقدامات خشونتآمیز یا بلایای طبیعی یا بیکاری یکی از والدین آگاه و آسیبپذیر هستند. نقل مکان به یک خانهٔ جدید، تغییر در مراقبان یا معلمها، تجربهٔ یک اقدام خشونتآمیز یا یک فاجعهٔ طبیعی و همچنین نیازی به گفتن نیست که ترسهای شبانه میتواند ناشی از آزار جسمی یا عاطفی باشد. در این صورت، ممکن است واقعاً هیولایی در اتاق او بوده باشد! در مورد سوءرفتار فیزیکی یا عاطفی و کودکآزاری بیشتر بدانید.