یکی از موضوعات مهمی که در حوزه تربیت فرزند مطرح می شود، این است که از چه زمانی می توانیم از بچه ها توقع انجام کاری را داشته باشیم. به عبارت دیگر چه زمانی می توانیم مسئولیت انجام کاری را به عهده فرزندانمان بگذاریم و توقع انجام آن را داشته باشیم. طرح این مسئله به ویژه دردوره ای که والدین بیش از حد به برآوردن نیازهای کودک می پردازند و انجام کار توسط آن ها را تا جای ممکن به تعویق می اندازند، بسیار ضروری به نظر می رسد. زیرا اگر کودک طی سال های رشد و تکامل خود هرگز درنیابد که در چارچوب خانواده وظایف و مسئولیت هایی برعهده دارد، بدیهی است که در دوران بزرگسالی از زیر بار وظایف و مسئولیت های خود شانه خالی کند.
مسئولیت پذیری یک عنصر برجسته در موفقیت انسان است و نشان دادن احساس مسئولیت یک امر ذاتی نیست بلکه این ویژگی در متن خانواده و روابط اجتماعی و تعاملاتی که فرد با دیگران دارد امکان رشد پیدا می کند و والدین در این میان نقش محوری را در انتقال روحیه مسئولانه به کودک دارند. لذا مهم است که شما به عنوان والدین رفتار های تربیتی خود را در جهت پرورش کودکانی مسئول جهت دهید. گام های زیر راهنمای شما برای موفقیت در این هدف است.
۱.به کودکان خود نشان دهید که آنها زندگی جداگانه ای از شما دارند
برای این کار زمان هایی را به خودتان اختصاص دهید.والدینی که فاقد یک زندگی مجزا از فرزندانشان هستند به آنها می آموزند که دنیا حول محور آنها می چرخد. مهم است که از همان ابتدا، کودک یاد بگیرد که گاهی اوقات مادرش دوست دارد مطالعه کند ودوست ندارد بازی کند.نیاز های فرزندانتان را برآورده سازید.وسپس در حالی که به نیاز های خود می رسید او را ملزم کنید که برخی نیازهایش را خودش برآورده سازد. با ناکامی او همدلی کنید اما مجزا بودن خود را حفظ کنید.
۲. شرایط را برای گذر از بازی به مسئولیت فراهم کنید.
گرچه فعالیت های ساده کودک نوپا، اغلب پایه های مسئولیت پذیری هستند ولی این گونه نیست که کودک به محض آن که شروع به راه رفتن می کند شروع به کار کردن هم بکند. در اوایل زندگی کودک معمولاً قبول مسئولیت با بازی توأم است. بازی کردن عامل مهمی درایجاد احساس مسئولیت در کودک است. والدین بعد ها ناگزیر خواهند شد تا تعادلی بین کار و بازی آنان برقرار نمایند با وجود آنکه بازی می تواند فرایند ها و مهارت هایی را به کودک بیاموزد ولی باید به تدریج کودکان را به فعالیت هایی غیر از بازی ملزم کرد.
لازمه مسئولیت، ترتیب دادن مرحله ی گذراز بازی به مسئولیت است.کودک در ابتدا به عنوان سرگرمی، اسباب بازی هایش را جمع می کند سپس برای کمک به مادر آنها را مرتب می کند، کمی بعد
۳.تفاوت بین سخت است و من نمی توانم
جنبه دیگری از یادگیری پذیرش مسئولیت در قبال وظایف خود، آن است که کودک درک کند که قادر نبودن با راحت نبودن متفاوت است.
کودکان این دو را یکی می دانند بنابراین از چیزی که لذت نمی برند، فکر می کنند که نمی توانند انجام دهند.پس از آنجایی که کار سخت را نمی توانند انجام دهند، نیاز دارند که فرد دیگری انجامش دهد و معمولاً آن فرد دیگر یکی از والدین است. این طرز فکر مانع از یادگیری این مطلب می شود که زندگی و مشکلات او، مسئولیت خود ونه فرد دیگر است. او یا از انجام کار دشوار صرف نظر خواهد کرد چون خیلی برایش سخت است و یا راه های دیگری برای فرار یا انجام ناقص آن پیدا خواهد کرد. باید از سنین پایین تر کودک عادت کند که برخی از کارها لذت بخش نیستند و سختی دارند. آنها باید تشخیص دهند بین کاری که برایشان سختی دارد با کاری که قادر به انجام آن نیستند تفاوت وجود دارد و نباید کار را به صرف اینکه لذت بخش نیست رها کنند. می توان گفت یکی از ضعف های تربیتی اکثر والدین امروزی این است که اجازه نمی دهند کودکشان طعم سختی ها را بکشد وهمیشه سعی می کنند آنچه را دلخواه کودک است بدون هیچ رنجی در اختیار او گذاشته و او را از تجربه سختی های زندگی برهانند در حالی که کودک باید با رنج ها وسختی های طبیعی زندگی آشنا شود ودر بیشتر مواقع این سختی ها خِرد ساز و تجربه سازند و موجب افزایش حس ارزشمندی وبا کفایت بودن در کودک می شوند .
۴.افراد خانواده را مشخص کنید
با افزایش سن کوکان، آنها زمانی مسئولیت های خود را به صورت مطلوب انجام می دهند که قبلاً مسئولیت هر عضو خانواده تحت یک فرایند عادلانه مشخص شده باشد و مورد پذیرش اعضای خانواده واقع شده باشد نه اینکه والدین یا عضو دیگر خانواده به طور لحظه ای تصمیم بگیرند که چه کسی، چه کاری انجام دهد. لازم است قبل از دادن مسئولیت به فرزندان، آنها در رابطه با موضوع توجیه شده باشند. یکی از بهترین راه ها برای این کار، داشتن جلسات خانوادگی است در جلسات خانوادگی مسئولیت های موجود در خانواده مورد بحث قرار می گیرد و مسئولیت هر فرد مشخص می شود. در ابتدای این جلسات می توان با آوردن مثال نهایی از کندوی عسل ویا لانه ی مورچه ها، دلیل مشارکت همه در کارها را به کودک بداند که دلیل تقسیم کار چیست. جلسات خانوادگی این احساس را به اعضای خانواده می دهد که گروه متحدی هستند و با هم به سوی اهداف مشترک حرکت می کنند و در این حرکت هرکس بخشی از کار پیش می برد.
در این جلسات می توان مسئولیت هایی را که مرتبط با خانواده و اهداف آن است باتوجه به توان هر عضو تقسیم کرد. هر یک از کودکان می توانند داوطلبانه، مسئولیت خود را انتخاب کنند یا اینکه با قرعه مسئولیت هر کس مشخص شود و همچنین می توان مسئولیت ها را به صورت هفتگی تغییر داد. پیشنهاد می شود که مدت مسئولیت هر کس کمتر از یک هفته نباشد چرا که در این صورت بین کودکان تنش ایجاد خواهد شد.همچنین در این جلسات درباره ی اینکه اگر افراد به مسئولیت های خود عمل نکنند چه خواهد شد بحث کنید.
۵.در تصمیم گیری ها بر مسئولیت فردی تأکید کنید
کودک باید درک کند که وقتی فرصت تصمیم گیری را در اختیار دارد باید نتایج تصمیم خود را نیز بپذیرد و مقصر دانستن دیگران معنا ندارد. البته هر فرد خودش می تواند منابع تصمیم گیری را توسعه دهد و از شیوه هایی مثل مشورت استفاده تا با خطای کمتری مواجه شود.
۶. از نتایج طبیعی و منطقی استفاده کنید
یکی از موارد اساسی درآموزش مسئولیت پذیری به کودکان، استفاده از عواقب طبیعی ومنطقی رفتارهاست. در آموزش مسئولیت کودک باید بیاموزد که انتخاب کند و از انتخاب خود درس بگیرد و برای آموزش این امر استفاده از نتایج طبیعی ومنطقی می تواند کمک مهمی را بکند. کاری کنید که عواقب تبدیل به جریان طبیعی تقصیر یا کم کاری شوند.
برخی از عواقب طبیعی ومنطقی رفتار ها:
•مجتبی ۳ ساله، ازعصبانیت بیش از حد ماشین خود را خراب می کند، ماشین نوی دیگری برایش خریده نمی شود.
•ناصر ۴ ساله، ناهار نمی خورد، تا وعده ی غذایی بعدی باید گرسنگی بکشد.
•مرضیه ۵ ساله، لیوان شیر را می ریزد، به او دستمالی برای تمیز کردن داده می شود.
•محمد ۵ ساله، از جمع کردن اسباب بازی هایش در اتاق پذیرایی سرباز می زند، اسباب بازی های او به مدت ۲ روز از دسترس او دور نگه داشته می شود.
•سارا ۸ ساله، در حین دعوا با خواهرش دست عرسک خواهرش رامی شکند، او باید از پس انداز خود برای خواهرش عروسک جدیدی بخرد.
•امین ۱۲ ساله به خاطر اتلاف وقت سرویس را از رست می دهد، او پیاده به مدرسه می رود.
•مهدیه ۱۱ ساله تکالیف مدرسه را انجام نمی دهد، در مدرسه نمره کم می گیرد.
۷. از پاداش ها استفاده ی بجا بکنید
از آنجا که منابع پاداش در اختیار والدین قرار دارد، آنان باید به نحوی از این عامل استفاده کنند که تقویت کننده مسئولیت پذیری باشد. برخی معتقدند «پاداش» برای رفتار مطلوب نوعی «رشوه» محسوب می شود و عده ای دیگر از پاداش و به ویژه پاداش های مادی به عنوان تنها عامل برانگیزاننده ی کودک استفاده می کنند پاداش های مادی در صورتی ممکن است رشوه تلقی شوند که والدین از آنها به عنوان مهمترین روش برای ایجاد انگیزه در کودک استفاده کنند و یا کودکان یاد بگیرند که اگر مدتی در برار اوامر والدین مقاومت کنند سرانجام در ازای اطاعت از آنان پاداش دریافت می کنند.
۸. از پاداش ها استفاده ی بجا بکنید
پاداش عینی، کودکان را در بنا نهادن هدف های عینی یاری می کنند. چنین پاداش هایی در رشد و توانایی قبول مسؤلیت، اثری ژرف دارند. هرچند باید مراقب بود که استفاده از پاداش های مادی به عنوان تنها راه تقویت حس مسؤلیت پذیری در نیاید. ممکن است با استفاده زیاد از پاداش مادی، موقتا به هدف برسید ولی شما نتوانسته اید احساس درونی را در او برای انجام مسؤلیت به وجود بیاورید. از پاداش مادی به نحوی استفاده نکنید که کودک احساس کند با انجام مسؤلیت های خودش از والدین مزد می گیرد.
۹. از پاداش غیر مادی استفاده کنید
•هرگاه کودکی به خوبی از عهده ی کار بر می آید او را تأیید زبانی و تحسین کنید
•گاه گاهی همزمان با پیشرفت کودک بی مقدمه تشویقش کنید مثلاً: « برای پاک کردن حمام ، واقعاً زحمت کشیدی ، چطور است بروی وبرای خودت بستنی بخری؟»
•هنگامی که کودک به کمک نیاز دارد به او کمک کنید : «چون دیروز در کندن علف های هرزه باغچه کمکم کردی بد نیست من هم کمکت کنم تا اتاقت را تمیز کنی».
•به آنچه کودکان انجام می دهند رغبت نشان دهید وترغیبشان کنید.