روان شناسان معتقدند که جوانها چند دوره رشد شغلی را پشت سر میگذارند. اولین دوره که در کودکی شکل میگیرد «دوره خیالی» است که همه ما آن را پشت سر گذاشتیم.
در دوره خیالی که در اوایل و اواسط کودکی اتفاق میافتد، بچهها باخیال پردازی درباره گزینههای شغلی از آنها آگاه میشوند.
انتخابهای بچهها در کودکی معمولاً تحت تأثیر نزدیکان و زرقوبرق و هیجانانگیز بودن مشاغل قرار دارد و با تصمیمانی که در بزرگسالی میگیرند ارتباط چندانی ندارد.
«دوره دودلی» دوره بعدی است که بین ۱۱ تا ۱۶ سالگی آغاز میشود. در این دوره نوجوانها بهصورت پیچیدهتری به مشاغل فکر میکنند.
اول بر اساس تمایلاتشان به یک شغل فکر میکنند اما بعدتر وقتیکه از ملزومات ضروری برای هر شغل آگاه میشوند بر اساس تواناییها و ارزشها به یک شغل علاقهمند میشوند.
دوره بعدی «دوره واقعگرایی» است که در اواخر نوجوانی و اوایل ۲۰ تا ۳۰ سالگی شکل میگیرد و در این دوره که واقعیتهای مالی و عملی بزرگسالان نمایان میشود، جوانها گزینههای شغلی خودشان را محدود میکنند.
خلاصه آنکه تعداد کمی از جوانها از همان سنین اولیه میدانند که میخواهند چهکاره شوند و مسیر مستقیمی را به سمت هدف شغلی دنبال میکنند.
بعضی اول تصمیم میگیرند و بعداً نظرشان را تغییر میدهند و بعضی، مدت طولانی در حالت بی تصمیمی میمانند. همه این مراحل در روند رشد طبیعی است و پدر و مادرها خیلی نگران نباشند.
دانشجوها معمولاً برای بررسی گزینههای مختلف وقت بیشتری دارند ولی شرایط زندگی خیلی از جوانهایی که جایگاه اجتماعی و اقتصادی پایینی دارند باعث میشود تا دامنه انتخابهای آنها محدودتر شود.
یکی از بهترین راهها برای یادگیری یک شغل، رصد یک روز کاری فردی است که آن کار را انجام میدهد.
سایه سازی شغلی یا Job shadowing فرصتی را برای فرزند شما فراهم میکند تا با دنبال کردن فردی در محل کار برای چند ساعت یا چند روز، از نزدیک با حرفه او آشنا شود و حتی چالشهای کاری او را نیز از نزدیک مشاهده کند.
شما باید به دنبال هر فرصتی باشید تا فرزندتان را به محل کار بیاورید تا نه تنها در مورد مشاغلی که در آن ابراز علاقه میکند یاد بگیرد، بلکه او را از مشاغلی که هرگز در مورد آنها نشنیده است یا اطلاعات کمی در مورد آنها میداند آگاه کنید.
روز دختر و پسر فرزند خود را به محل کار خود ببرید و آنها را در معرض مشاغل مختلف قرار دهید.
علاوه بر این، برخی مدارس والدین را به مدارس دعوت میکنند تا در مورد مشاغل خود صحبت کنند. اگر مدرسه فرزند شما چنین رویدادی را برگزار نمیکند، میتوانید به آنها پیشنهاد برگزاری چنین رویدادی را بدهید.
وقتی در حال رصد شرایط و علاقه مندی های فرزندتان هستید از یک نکته مهم غافل نشوید. حواستان باشد که خیلی از مشاغل در آینده از بین خواهند رفت، برای همین سعی کنید بچهها را برای مشاغلی آماده کنید که بعداً بیشتر به آنها نیاز میشود البته هیچ چیزی را تحمیل نکنید.
مثلاً الان همه چیز در حال کامپیوتری شدن هست و هوش مصنوعی اهمیت خاصی پیدا کرده پس دقت کنید و ببینید که چه شغلهایی در آینده به وجود میآیند یا روی بورس هستند.
کارشناس تربیت اقتصادی در پایان به چند آزمون استعدادیابی شغلی اشاره میکند. یک سری آزمونهای روانشناسی برای استعداد یابی شغلی وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید.
نظریه هوش هشت گانه گاردنر، آزمون تیپ شناسی شخصیت MBTI، تست هالند، تست سنجش ارزهای حرفهای، تست ارزیابی سبکهای کاری. با انجام این آزمونها دستتان میآید که فرزندتان چه استعداد شغلی دارد.
پیش هر چیزی بدانید که چگونه در خط ریزبین ترغیب کردن و نق زدن حرکت کنید. بهترین زمان برای ارائه مشاوره به کودکان در این محدوده سنی، زمانی است که آنها درخواست کنند.
این نمایانگر پذیرا بودن آنها برای گوشدادن است که ممکن است در زمانهای دیگر محدود باشد.
بسته به طبیعت فرزند شما و پویایی روابط بینتان ممکن است شما مجبور شوید شخصی باشید که بهآرامی سر صحبت درباره این موضوع را باز میکند.
در چنین حالتی از کلمات و عباراتی که مفهوم دستور، فرمان و الزام را میرسانند استفاده نکنید. اینکه به دخترتان بگویید که “او باید برنامههای شغلی خود را ادامه دهد” یا به پسرتان که “او باید هفتهای چندین ساعت را به جستجوی شغل اختصاص دهد” ، در نهایت نتیجه معکوس خواهد داشت.
هنگامیکه بذر را کاشتید، بگذارید رشد کند. به عبارت دیگر، نق نزنید.
یکی از سختترین مواردی که والدین باید در طول این فرایند بهخاطر بسپارند این است که اگرچه میتوانید ابزارها و استراتژیهایی را ارائه دهید ولی باید این را مد نظر قرار دهید که این کار آنهاست نه شما. مانند اینکه، شما نقش یک مربی را ایفا میکنید.
ما باید اعضای نسل بعدی را تشویق کنیم که به هرآنچه که میتوانند برسند تبدیل شوند، نه اینکه سعی کنیم آنها را مجبور کنیم که به آنچه ما میخواهیم تبدیل شوند.
بیشتر کودکان سرنخی از آنچه میخواهند هنگام بزرگ شدن انجام دهند ندارند. به همین دلیل است که بسیاری از آنها در شغلهایی قرار میگیرند که به آن علاقهای ندارند.
وقتی آنها به دانشگاه میروند اوضاع بدتر میشود، زیرا آنها چندین سال را روی مدرکی صرف خواهند کرد که حتی از آن استفاده نخواهند کرد.
چرا به آنها کمک نمیکنید تا از همان ابتدا و سنین جوانی بفهمند میخواهند چهکار کنند؟ حتی اگر برنامههایشان را تغییر دهند، بازهم عادت خواهند کرد که به آینده فکر کنند.
اگر کودکتان را در خلأ و محصور نگه دارید، به دنبال شغل گشتن برایش غیرممکن خواهد بود. شما باید آنها را در معرض چیزهای جدید قرار دهید.
در طول سالها، آنها سرگرمیها و فعالیتهای مختلفی را که از انجام آنها لذت میبرند، انتخاب خواهند کرد.
اگر خوششانس باشید، آنها نیز میتوانند چند اشتیاق ایجاد کنند. آینده شغلی آنها احتمالاً حول یکی از آنها خواهد چرخید.
فقط باید به آنها اجازه دهید همه چیز را امتحان کنند و کودک شما میتواند از بقیه امور مراقبت کند.
هنگامیکه فرزندتان به شما گفت که میخواهد چه کاری انجام دهد، به این فکر کنید که چه کسی را میشناسید که همان کار را دنبال کند.
اگر آنها میخواستند یک مأمور آتشنشانی باشند شما ممکن است یک آتشنشان را در زندگی واقعی بشناسید. از آنها بپرسید آیا آنها میتوانند کار را برای فرزندتان توضیح دهند.
اطمینان حاصل کنید که کودکتان سؤالات زیادی را برای پرسیدن حاضر کرده است. حتی ممکن است شما را به مکانی که در آنجا کار میکنند ببرند. باید بتوانید به افراد زیادی دسترسی پیدا کنید، مگر اینکه کودک شما بخواهد یک حرفه غیرمعمول را دنبال کند.
کارآفرینان همیشه درمورد اینکه شما چگونه حد وسط پنجنفری که دوروبرتان قرار دادید، هستید صحبت میکنند. این نقلقول معروف ممکن است صددرصد درست نباشد، اما اگر بیشتر تحقیق کنید میبینید به اندازه کافی به واقعیت نزدیک است.
اطمینان حاصل کنید که فرزند شما دوستانی دارد که آنها را در تمام طول زندگی به سمت بالا هل میدهد. همه ما میدانیم که رفتوآمد و وقت گذراندن با افراد ناباب اشتباه است و نمیخواهیم که این افراد در جایی از زندگی فرزندمان باشند.
در انتخاب شغل آینده فرزندان باید بعضی عوامل مؤثر را در نظر داشت تا فرزندان شغل بهتری را انتخاب کند. برخی از این عوامل عبارتند از:
علاقههای فرزند بسیار مهم است و باید در انتخاب شغل آینده آنها مورد توجه قرار گیرد. برای مثال، اگر فرزند شما علاقه زیادی به هنر داشته باشد، میتوان در رشتههای هنری و طراحی به او معرفی کرد.
تواناییهای فرزند یکی از فاکتورهای مهم در انتخاب شغل میباشد. برای مثال، اگر فرزند توانایی خوبی در ریاضیات و حل مسئله دارد، احتمالا رشتههای فنی و مهندسی برای او مناسب باشد.
دز این بخش به عوامل مختلف در انتخاب شغل فرزندان پرداخته شده است که هر کدام به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است.
والدین باید با شرایط بازار کار آشنا باشند و بهترین شغل را برای فرزندان خود انتخاب کنند. البته نمیتوان فقط بازار کار را در نطر گرفت و از عوامل دیگر چشم پوشی کرد.
در انتخاب شغل فرزندان شرایط اقتصادی خانواده باید مورد توجه قرار گیرد. برای مثال، اگر شرایط مالی خانواده برای تحصیل فرزند در رشتههای پزشکی یا حقوق مناسب نیست، میتوان رشتههای مشابه دیگری را که نیاز به هزینه کمتری دارند را به آنها معرفی کرد.
والدین باید با شناخت خود و فرزندشان، قادر باشند تا نیازهای شغلی و تواناییهای فرزندان خود را به خوبی شناسایی کنند. این مهارت، به والدین کمک میکند تا در انتخاب شغل، فرزند خود را بهتر راهنمایی کنند.
والدین باید بتوانند با فرزندان خود به خوبی ارتباط برقرار کنند و با آنها در مورد شغل و تواناییهایشان صحبت کنند. این مهارت، به والدین کمک میکند تا به فرزندانشان راهنمایی شغلی مناسبی ارائه دهند و از آنها برای انتخاب شغلی مناسب، حمایت کنند.
والدین باید در مورد شغلهای مختلف اطلاعات کافی داشته باشند تا بتوانند فرزندان خود را در انتخاب شغل مناسب راهنمایی کنند. این اطلاعات شامل نیازهای شغلی، حقوق و دستمزد، شرایط کاری و آینده شغلی است.
مهارتهای تحلیلی و انتخابی: والدین باید مهارت تحلیل کردن مسائل را داشته باشند و برای فرزندانشان انتخابهای بهتری در مورد شغلهای مناسب داشته باشند.
این مهارت، به والدین کمک میکند تا بتوانند شغل مناسبی را به فرزندانشان پیشنهاد دهند و آنها را در انتخاب شغلی مناسب یاری کنند.
با جلب توجه کودکان به افرادی که مشاغل مختلف را در جامعه انجام می دهند، به افزایش آگاهی کودکان از طیف گسترده ای از مشاغل کمک کنید. کارهایی که افراد انجام می دهند را توصیف کنید و نام شغل را برای کودکان بگویید.
به عنوان مثال: به آنجا نگاه کن! اونم یه افسر پلیس تو ماشین پلیسش پلیس از مردم محافظت می کند، مجرمان را دستگیر می کند و در مواقع اضطراری کمک می کند. فرصت ها برای قرار گرفتن در معرض شغل ممکن است گاه به گاه (به عنوان مثال، والدین و فرزند در فروشگاه مواد غذایی) یا ساختاری (به عنوان مثال، معلم و کلاس در سفر میدانی به یک مزرعه ) باشند.
چگونه میتوان به فرزندان آگاهی داد که در دنیای کاری چه انواع شغلها و مشاغلی وجود دارد.
برای به فرزندان آگاهی دادن در مورد انواع شغلها و مشاغل مختلف در دنیای کاری، میتوانید از روشها و استراتژیهای زیر استفاده کنید:
کتب، مقالات، و منابع آموزشی در مورد مشاغل و حوزههای مختلف شغلی را برای فرزندان خود تهیه کنید. این منابع میتوانند شامل کتابها، وبسایتها، مجلات، و فیلمهای آموزشی باشند.
ترتیب مصاحبهها و گفتگوهای فرزندان با افرادی که در مشاغل مختلف فعالیت میکنند. این ملاقاتها میتوانند فرصتی مناسب برای آشنایی بیشتر با جزئیات شغلی باشند.
برنامهریزی بازدیدهای آموزشی به مراکزی مانند دانشگاهها، دانشگاههای حرفهای، مدارس فنی و حرفهای، و کارگاههای تخصصی. این بازدیدها به فرزندان کمک میکنند تا محیطها و برنامههای آموزشی مختلف را تجربه کنند.
شرکت در کارگاهها و دورههای آموزشی مختلف که مرتبط با مشاغل مختلف هستند. این دورهها میتوانند به فرزندان کمک کنند تا مهارتها و دانش مورد نیاز در موارد خاص را توسعه دهند.
شرکت در رویدادها و فعالیتهای مرتبط با مشاغل، مانند نمایشگاهها، سمینارها، و کنفرانسهای مشاغل. این رویدادها میتوانند فرصتی خوب برای آشنایی با افرادی که در صنعتها و شغلهای مختلف فعالیت میکنند، فراهم کنند.
با استفاده از بازیها و اسباب بازیهای مرتبط با مشاغل، میتوانید به فرزندان خود نشان دهید که چگونه مختلف برخوردهای شغلی و مهارتها کار میکنند.
به فرزندان خود درباره تجربیات خود در دنیای کاری گفتگو کنید و از تجربیات دیگران نیز برای آنها بگویید. این تجربیات شامل موفقیتها و چالشها در مسیر حرفهای شما میتواند باشد.
با این روشها، میتوانید به فرزندان خود آگاهی لازم را درباره انواع شغلها و مشاغل مختلف ارائه دهید تا آنها بتوانند تصمیمات بهتری در آینده حرفهای خود بگیرند.
نقش تحصیلات و مهارتهای مختلف در انتخاب و توسعه مشاغل
تحصیلات و مهارتها از دو عامل کلیدی در انتخاب و توسعه مشاغل هستند. این دو عامل میتوانند تاثیر مستقیم بر موفقیت و رشد حرفهای فرد داشته باشند.
در ادامه نقش تحصیلات و مهارتها در انتخاب و توسعه مشاغل را بیشتر بررسی میکنیم:
تحصیلات به عنوان پایهای برای دانش و آگاهی فرد در زمینههای مختلف عمل میکند. دانش و تخصصی که از تحصیلات به دست میآید، ابزاری است برای درک بهتر مشاغل و نیازهای آنها.
در بسیاری از مشاغل، تحصیلات معمولاً به عنوان یک الزام مد نظر قرار میگیرد. افراد با مدرکهای تحصیلی معمولاً فرصتهای شغلی بیشتری در اختیار دارند.
تحصیلات به افراد امکان میدهد تا تواناییهای تحلیلی، مطالعاتی، و مشکلحلی خود را توسعه دهند که در اکثر مشاغل بسیار اهمیت دارد.
تحصیلات میتواند در رشد حرفهای کمک کند. مثلاً برای رسیدن به موقعیتهای مدیریتی یا تخصصی، معمولاً نیاز به تحصیلات بالاتر است.
مهارتهای عملی و تخصصی در زمینههای مختلف، نقش اساسی در انجام مشاغل دارند. برای موفقیت در یک شغل خاص، فرد باید مهارتهای مرتبط با آن شغل را توسعه دهد.
مهارتهای ارتباطی، مهارتهای تیمی، و مهارتهای حل اختلاف میانفردی میتوانند به افراد در همکاری با دیگران در محیط کاری کمک کنند.
مهارتهای نرم مانند مهارتهای مدیریت زمان، مهارتهای حل مسئله، و مهارتهای تصمیمگیری میتوانند در انجام کارهای روزمره و مواجهه با چالشهای شغلی مؤثر باشند.
در جستجوی شغل و رسیدن به فرصتهای شغلی، مهارتهای جستجوی کار و تدوین رزومه نیز بسیار مهم هستند.
در کل، تحصیلات و مهارتها به فرد در انتخاب مسیر حرفهای کمک میکنند و در طی زمان، این مهارتها را میتوان توسعه داد تا در مشاغل مختلف موفقیت حاصل کند.
انتخاب تحصیلات مناسب و توسعه مهارتهای مرتبط با مشاغل مورد علاقه میتواند به فرد در پیشرفت حرفهای کمک کند و به او افتتاح درهایی بهتر در بازار کار فراهم کند.
بدون دیدگاه