امروزه دیگر میدانیم که دوران کودکی تأثیر خیلی زیادی روی زندگی آدم دارد؛ طوریکه حتی کوچکترین و ظاهراً بیاهمیتترین اتفاقاتِ این دوران میتوانند مستقیماً روی رفتار یا احساس ما در بزرگسالی اثر بگذارند. اینجا است که روانشناسیِ کودک اهمیت خودش را نشان میدهد.
در قدیم، از یک سنی به بعد با بچهها مثل بزرگسالها برخورد میشد و آنها مجبور بودند همراه بزرگترهایشان به کارهای جدی و گاهی سنگین مشغول شوند. در آن زمان عملاً چیزی به نام روانشناسی کودک وجود نداشت یا اگر هم داشت کمتر کسی به آن توجه میکرد.
اما به لطف ژان پیاژه، روانشناس و زیستشناس سوئیسی که او را بنیانگذار روانشناسی مدرن کودک میشناسند، اوضاع تغییر کرد. تحقیقات او، از دهه ۱۹۲۰ میلادی به بعد، نشان داد که طرز فکر کودک و بزرگسال کاملاً با یکدیگر متفاوت است. یکی از نتایج مهم پیاژه این بود که بچهها در طول دوران کودکی خودشان، مراحل مشخص و جداگانهای را از لحاظ رشد عاطفی و ذهنی طی میکنند. او همچنین عنوان کرد که رشد فکری با رشد جسمی، عاطفی و اجتماعی کودک ارتباط تنگاتنگی دارد.
چرا خواندن کتاب های روانشناسی کودک برای والدین اهمیت دارد؟
اما والدین، دیگر چرا باید کتابهای روانشناسی کودک را بخوانند؟ روانشناسی کودک به ما کمک میکند تا درک بهتری از چند و چونِ رفتارهای خاص بچهها پیدا کنیم و با بهترین روشها برای حمایت از آنها در راه بالندگی و شکوفایی آشنا شویم. کتابهای روانشناسی کودک هم راهی برای یادگیری این شاخه از روانشناسی است و برای والدین و معلمین، جهت عمیقتر درک کردن کودکان و بهتر کمک کردن به آنها، مفید خواهد بود. با خواندن این کتابها میتوانیم از مهارتهایی که بهعنوان پدر یا مادر باید داشته باشیم بهتر اطلاع پیدا کنیم.
از طرفی مثل خصوصیات جسمی، ویژگیهای روانی هر کودک هم با دیگری متفاوت است که به پیچیدگی ماجرا اضافه میکند. پس بالا بردن مطالعاتمان و رفتن به سراغ بهترین کتاب های روانشناسی کودکان برای والدین یکی از بهترین کارهایی است که میتوانیم برای نزدیکتر شدن به دنیای بچهها انجام بدهیم.
معرفی بهترین کتاب های فرزند پروری که باید بخوانید!
شاید خیلیها به دنبال بهترین کتاب برای تربیت فرزند باشند، ولی طبیعتاً خواندن تنها یک کتاب برای آشنایی با روانشناسی کودک کافی نیست؛ بههمینخاطر در اینجا «سه بهعلاوه یک» کتاب مطرح را خدمتتان معرفی میکنیم.
کتاب تربیت کودک برای مغزی یکپارچه / The Whole-Brain Child
این کتاب فوقالعاده که با همکاری تینا پین برایسن، کارشناس فرزندپروری و علوم تربیتی و دنیل جی سیگل، متخصص روانپزشکی عصبی، به نگارش درآمده، روی دغدغههای هر روزه پدر و مادرها در زمینه رفتار با فرزندانشان تمرکز کرده است.
نویسندگان در این اثر توضیح میدهند که اصلاٌ چرا بچهها کنترلناپذیر به نظر میرسند و نمیشود از آنها انتظار داشت که مثل بزرگترها رفتار کنند. کتاب به جنبههای مختلف روانشناسی کودک میپردازد و درباره طرز کار ذهن بچهها و به بلوغ رسیدن آن صحبت میکند.
یکی از مهمترین ویژگیهای کتاب، ارائه ۱۲ راهکار یا استراتژی مختلف است که در چیره شدن بر مصائب فرزندپروری، حسابی به کار میآید. تمرکز کتاب روی رسیدگی به مشکلات کودک با استفاده از این راهکارها است؛ بهجای آنکه والدین بخواهند این مشکلات را نادیده بگیرند و از کنارشان بگذرند. نقش محوری پدر و مادر در حفظ سلامت فکری و روانی کودکان و فراهم کردن شرایطی مناسب برای مغزِ دائماً در حال تغییر آنها از مسائلی است که این اثر، بهعنوان یکی از بهترین کتاب های فرزند پروری روی آن تاکید ویژهای دارد.
بهطور خلاصه، ۱۲ راهکار این کتاب عبارت هستند از:
۱. با ارتباط، مسیر را عوض کنید: بگذارید فرزندتان بداند که هوایش را دارید و رابطه عاطفی محکمی بینتان هست. زمانی که احساسات بر او چیره شده، روی ارتباط تمرکز کنید؛ نه روی منطق.
۲. یادش کنید تا رامش کنید: با صحبت درباره افکار و احساسات و برچسب زدن به آنها، هیجانات تند را آرام کنید.
۳. قوای ذهنی را تمرین بدهید: فرزندتان را تشویق کنید که ذهنش را تمرین بدهد و تقویت کند.
۴. از کنترل از راه دور ذهن استفاده کنید: خاطرات را مرور و حافظه را تقویت کنید.
۵. مغز طبقه بالایی کودک را به کار بگیرید: با عوض کردن لحن، خشم را از کودک دور کنید و بخش منطقی مغزش را تحریک کنید.
۶. عقل سالم در بدن سالم است: با تشویق فرزندتان به نرمش و ورزش، به تعادل عاطفی او کمک کنید.
۷. درون را وارسی کنید: تاکید بر اینکه باید حواسمان به درونمان هم باشد و مرتباً خبر آن را بگیریم؛ ضمن اینکه از کوچک شمردن احساسات و افکار فرزند دوری کنیم.
۸. به یاد آوردن را به یاد داشته باشید: هر روز، زمانی را به یادآوری خاطرات در جمع خانواده اختصاص بدهید.
۹. ذهن بینی را تمرین کنید: تلاش برای اینکه از خودمان و دیگران و همینطور واکنشهایمان به مسائل زندگی به شناخت بهتری برسیم.
۱۰. بگذارید افکار و احساسات مثل ابر بگذرند: به فرزندتان یاد دهید که خوشی و ناخوشی و احساسات خوب و بد میآیند و میروند.
۱۱. نشاط خانواده را بالا ببرید: سعی کنید از بودن در کنار خانواده، نهایت لذت را ببرید.
۱۲. از کشمکش برای تحکیم روابط استفاده کنید: به فرزندتان یاد بدهید در حین بحث و دعوا هم «ما» را در نظر داشته باشد؛ ضمن اینکه سعی کند نظرات مختلف را بدون عصبانی شدن بپذیرد.
کتاب تربیت کودک برای مغزی یکپارچه به فارسی ترجمه شده و میتوانید نسخه چاپی، الکترونیکی یا صوتی آن را خریداری کنید.
کتاب روانشناسی کودک ژان پیاژه / The Psychology of the Child
این کتاب نوشته ژان پیاژه است که در مقدمه دربارهاش صحبت کردیم. بههرحال نمیشود لیستی از کتابهای روانشناسی کودک داشته باشیم، ولی اثری از ایشان در بین آنها نباشد.
همانطور که گفتیم، پیاژه عقیده داشت که این تنها رشد جسمی کودک نیست که باید مراقبش باشیم؛ بلکه باید حواسمان به رشد فکری، اجتماعی، منطقی و عقلانی او هم باشد. ما باید به جنبههای مختلف زندگی فرزندمان توجه کافی نشان بدهیم. دغدغه اصلی پیاژه این بود که مبادا نگاه ساده انگارانهای به بچهها داشته باشیم و بیشتر جنبههای رشد آنها را نادیده بگیریم؛ اینکه روی رشد شناختی آنها تمرکز نکنیم و بهجای آن، کودکان را وارد گود رقابتی کنیم که نه بین آنها، بلکه بین خود ما بزرگترها است.
خیلی از ما حواسمان به این واقعیت نیست که طرز فکر بچهها با بزرگترها متفاوت است. در بسیاری از اوقات نظرات، باورها، افکار و ترسهای آنها از زمین تا آسمان با ما بزرگسالها فرق میکند.
پیاژه در کتاب خودش از عوامل مختلفی صحبت میکند که روی رشد کلی کودکان اثر میگذارند؛ یعنی چیزهایی مثل: محیط زندگی، جغرافیا، دایره اجتماعی، فرهنگ، زبان، شرایط جسمی و جنسیت. او اطلاعات مفیدی را در اختیار والدین و معلمین قرار میدهد که میشود از آنها در درک بهتر بچهها و کمک به رشد و بالندگی آنها در محیطی شاد و سالم، بهره برد.
ترجمه فارسی روانشناسی کودک ژان پیاژه در قالبهای مختلف فیزیکی و الکترونیکی از بازار قابل تهیه است.
کتاب مادر کافی / Supernanny: How to Get the Best From Your Children
این کتاب دستپختِ خانمِ جو فراست است که به او لقب «مری پاپینزِ» دوران مدرن را دادهاند! فراست در این اثر راهکارهایی را به پدر و مادرها یاد میدهد تا بتوانند با مشکلات مختلفی که در زمان صرف غذا، حمام رفتن و ساعت خواب، گریبان خانواده را میگیرد مقابله کنند. روشهای درست مواجهه با مسائلی مثل: تکلیف نوشتن بچهها، دعواهای خواهر-برادری، خودسری بچهها و رفتار پرخاشگرانه هم از مطالب دیگر کتاب هستند.
کتاب مادر کافی مشکلات مختلف را بههمراه راهحلهای پیشنهادیشان پیش روی مخاطب میگذارد و به والدین نشان میدهد که چطور با ۱۰ قانون پایهای و راهکارهای حل مسئله میتوانند نظم و آرامش را به خانواده خودشان برگردانند.
مثلا به این چند خط از کتاب نگاهی بیندازید:
مشکل: بچهام از رفتن به رختخواب اجتناب میکند. چکار باید بکنم؟
راهحل: زمان خاصی برای خواب کودک در نظر بگیرید تا او بتواند به یک الگوی ثابت که تغییر دادنش دست او نیست، عادت کند. تعیین روتین، مجموعهای از فعالیتها را به دنبال خودش میآورد که به آرام شدن کودک و آماده شدنش برای خواب کمک میکند.
کتاب مادر کافی هم به فارسی برگردان شده و در قفسههای واقعی و مجازی کتابخانهها و وبسایتها در انتظار والدین کتابخوان است.
کتاب Far from the Tree / دور از درخت
چهارمین اثری که خدمتتان معرفی میکنیم، دستکم در زمان نگارش این مطلب، هنوز به فارسی ترجمه نشده است. کتاب Far from the Tree (که نمیدانیم «دور از درخت» یا «دور از شجرهنامه» برای آن برگردان خوبی است یا نه) نوشته اندرو سولومون، نویسنده آمریکایی است که آثاری را در زمینه سیاست، فرهنگ و روانشناسی به چاپ رسانده است. خواندن این اثر که موفق به دریافت «جایزه ملی کتاب آمریکا» هم شده، به والدین، معلمین و روانشناسان بسیار توصیه میشود. البته این را بدانید که عنوان این کتاب کنایهای به ضربالمثل apple doesn’t fall far from the tree است و به زبان خودمانی میگوید که بچه خواهی نخواهی به والدینش شباهت خواهد داشت.
سولومون در این کتاب درباره مسائلی بین والدین و فرزندتان صحبت میکند که معمولاً نوعی بیماری در نظر گرفته میشوند، اما از دید او، این مسائل صرفا چیزهایی منحصر به فرد و طبیعی هستند. در واقع تنوع و تفاوتهای میان پدر و مادرها و بچهها موضوع بحث او است؛ تفاوتهایی که از نظر سولومون نه عامل جدایی، که اساس یگانگی و وحدت هستند.
او به ویژه از خانوادههایی که با سندروم داون، اسکیزوفرنی، اوتیسم، ناشنوایی و بسیاری اختلالات دیگر دست و پنجه نرم میکنند حرف میزند و از والدینی میگوید که فرزندان تراجنسیتی دارند یا در پی اتفاقی ناگوار، صاحب فرزندی شدهاند. سولومون برای نگارش کتابش، در طول ۱۰ سال با ۲۵۰ خانواده مصاحبههایی انجام داده و نظراتش را درباره سرگذشت آنها در اثر گنجانده است.
او در این کتاب پرسشهایی را مطرح میکند که برداشت مخاطب از شادی، خوشبختی و عادی بودن را زیر سوال میبرد. سولومون به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که پدر و مادرها تا کجا قادرند هویت متمایز و خاص فرزندانشان را بپذیرند و چطور میتوانند به آنها در شکوفایی کامل تواناییهایشان کمک کنند.
بهطور خلاصه کتاب Far from the Tree اثری است درباره پذیرش، تحمل، دلسوزی، گشادهدستی، عشق و فداکاریهای بیحدومرز پدر و مادرها.