شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد روپوشهای مدرسه میتوانند مشکلات رفتاری را برطرف کنند یا عملکرد تحصیلی را افزایش دهند. و اگرچه سیاستهای روپوش ممکن است تأثیر مثبت کمی بر حضور در مدرسه داشته باشند، باید به جنبه منفی این موضوع نیز توجه کنیم: برای برخی از کودکان، روپوشها ممکن است تأثیر منفی بر رفاه آنها داشته باشند.
بر اساس آمارهای گزارششده توسط Business Research Insights، فروش روپوشهای مدرسه یک تجارت بزرگ است — با پیشبینی فروش جهانی که تا سال ۲۰۲۶ به بیش از ۳۲ میلیارد دلار میرسد. و زمانی که آخرین دادهها جمعآوری شد، در سال ۲۰۲۰، نزدیک به ۲۰ درصد از دانشآموزان در ایالات متحده مجبور به پوشیدن روپوش بودند (مرکز ملی آمار ۲۰۲۲).
با این حال، طبق تعدادی از نظرسنجیها، بسیاری از مردم (از جمله کودکان، والدین و حتی معلمان) از سیاستهای روپوش مدرسه خوششان نمیآید. پس استدلال طرفداران این سیاستها چیست؟
حامیان این سیاستها ادعا کردهاند که روپوشهای مدرسه چیز خوبی برای روحیه و روحیه جامعه هستند. برخی نیز ادعا کردهاند که سیاستهای روپوش موجب بهبود حضور در مدرسه و موفقیت تحصیلی میشوند. و درک این استدلال آسان است.
اگر همه یکسان لباس بپوشند، ممکن است حس هویت گروهی را تقویت کند و تفاوتهای اقتصادی-اجتماعی بین افراد را پنهان کند. علاوه بر این، روپوشها “پوشش رقابتی” را از بین میبرند که باید سطح درگیری و حواسپرتی را کاهش دهد. در نتیجه، کودکان کمتر احتمال دارد که بدرفتاری کنند و بیشتر احتمال دارد که بر یادگیری تمرکز کنند.
این ادعاها جذابیت شهودی دارند. اما آیا شواهدی برای تأیید آنها وجود دارد؟ در بسیاری از موارد، پاسخ منفی است.
هیچ شواهد قانعکنندهای مبنی بر اینکه روپوشها جو اجتماعی یک مدرسه را بهبود میبخشند وجود ندارد
“یک مدرسه را مشاهده کنید، روپوشها را معرفی کنید و سپس به دنبال بهبودها بگردید.”
به نظر میرسد این یک رویکرد منطقی برای آزمایش اثرات یک سیاست روپوش مدرسه باشد. اما این تنها نیست.
برای مثال، در دهه ۱۹۹۰، منطقه مدرسهای Long Beach Unified در کالیفرنیا گزارش داد که پس از اجازه دادن به مدارس عضو برای پذیرش سیاستهای روپوش، کاهش قابل توجهی در رفتارهای مجرمانه دانشآموزان رخ داده است (Yeung 2009). اما این تغییر در انزوا اتفاق نیفتاد. مدارس اغلب در همان زمان اصلاحات دیگری را نیز به اجرا در میآوردند. چگونه میتوانیم مطمئن شویم که بهبودهای انضباط دانشآموزان ناشی از پوشیدن روپوشها بوده است؟ نمیتوانیم.
بنابراین در حالی که برخی از مردم متقاعد شدند که روپوشها علت بهبود رفتار در مدارس عمومی Long Beach بودند، نباید اینطور میبود. وقتی محققان به دقت به دادهها نگاه کردند، متوجه شدند که شواهد کمی یا هیچگونه شواهدی وجود ندارد که روپوشها اثرات مثبت و پایدار بر دانشآموزان داشتهاند (Yeung 2009; Brunsma 2006).
در بهترین حالت، نشانههایی وجود داشت که برخی از دانشآموزان دورههای متوسطه و دبیرستان — بهویژه دختران — زمانی که روپوش میپوشیدند، نرخ حضور بهتری داشتند. اما این چقدر تفاوت ایجاد کرد؟ تنها نیم روز بیشتر حضور در طول سال تحصیلی (Gentile و Imberman 2012).
این یک نتیجه بسیار الهامبخش نیست و یک مطالعه اخیر — از کودکانی که در مدارس عمومی و خصوصی در سراسر ایالات متحده تحصیل میکنند — داستان مشابهی را بیان میکند.
در این مطالعه، آریا انصاری و همکارانش پیشرفت بیش از ۶۳۰۰ کودک را در طول زمان از پیشدبستانی تا کلاس پنجم پیگیری کردند.
هر سال، معلمان دادههایی درباره مشکلات رفتاری و مهارتهای اجتماعی کودکان ارائه میدادند. و وقتی کودکان در کلاس پنجم بودند، محققان بهطور مستقیم از کودکان مصاحبه کردند. آنها از کودکان پرسیدند آیا علائم اضطراب اجتماعی را تجربه میکنند و آیا تاکنون مورد آزار قرار گرفتهاند. آنها همچنین از کودکان سؤالاتی درباره تعلق اجتماعی پرسیدند. آیا احساس نزدیکی به معلمان خود داشتند؟ به همکلاسیهای خود؟
با جمعآوری این اطلاعات، تیم انصاری تحلیلهای آماری انجام دادند تا ببینند آیا رفتار دانشآموزان بسته به سیاست روپوش مدرسه متفاوت است یا خیر.
نتیجه؟ وقتی به گزارشهای معلمان نگاه میکردند، شواهدی مبنی بر وجود ارتباط بین روپوشها و رفتار دانشآموزان وجود نداشت.
کودکانی که به مدارس با سیاست روپوش رفتند، به همان اندازه سایر کودکان به مشکلات عاطفی مبتلا بودند. آنها نرخهای مشابهی از افسردگی، پرخاشگری، نافرمانی و تخریب اموال را تجربه کردند. مهارتهای اجتماعی کودکان بهطور کلی یکسان بود، صرفنظر از اینکه روپوش میپوشیدند یا نه.
به همین ترتیب، خود کودکان تجربههای مشابهی از اضطراب اجتماعی و آزار را گزارش کردند. و تعلق اجتماعی؟ این تنها حوزهای بود که کودکان روپوشپوشیده نتایج بهطور قابل توجهی متفاوتی را گزارش کردند و این نتایج به نفع روپوشها نبود.
کودکانی که مجبور به پوشیدن روپوشهای مدرسه بودند، معمولاً احساس نزدیکی کمتری به معلمان و همکلاسیها داشتند.
بنابراین — برای این ۶۳۰۰ کودک — روپوشهای مدرسه به نظر نمیرسید که مزایای روانی قابل توجهی را ارائه دهند. و این حقیقت چه کودکان در مدارس عمومی یا خصوصی تحصیل کنند، درست بود. تنها نتیجه مثبت، یک مزیت بسیار کوچک برای یک زیرمجموعه از دانشآموزان بود: در مدارس با درآمد پایین، روپوشها با نرخهای حضور کمی بالاتر مرتبط بودند — تفاوتی که در طول سال تحصیلی کمتر از یک روز بود (Ansari et al 2022).
آیا روپوشهای مدرسه حواسپرتیها را در کلاس کاهش میدهند؟ آیا آنها به یادگیری کودکان کمک میکنند؟
به نظر منطقی میرسد، درست است؟ و شواهدی برای حمایت از این ایده وجود دارد. به عنوان مثال، در مطالعه وسیع و بینالمللی خود درباره مدارس متوسطه، کریس باومان و هانا کرسکوا متوجه شدند که دانشآموزانی که یونیفورم مدرسه میپوشند، تمایل بیشتری به گوش دادن به معلمان خود دارند (باومان و کرسکوا ۲۰۱۶).
گوش دادن به معلمان به طور مؤثر واضحاً یک چیز خوب است. علاوه بر این — همانطور که محققان اشاره کردند — دانشآموزان در این مطالعه تمایل داشتند در کلاسهایی که توجه به درس در آنها رایج بود، عملکرد بهتری داشته باشند. بنابراین باومان و کرسکوا پیشنهاد کردند که همه مدارس به فکر تصویب سیاست یونیفورم باشند، با این استدلال که این امر “ممکن است انضباط را افزایش دهد و امکان یادگیری بهتری را فراهم کند” (باومان و کرسکوا ۲۰۱۶).
اما همانطور که قبلاً دیدیم، مطالعات دیگری نتوانستهاند فرضیهای را که یونیفورمها مشکلات رفتاری را کاهش میدهند تأیید کنند. و زمانی که محققان از روشهای دقیق استفاده کردهاند، هیچ شواهد قانعکنندهای پیدا نکردهاند که نشان دهد سیاستهای یونیفورم واقعاً باعث افزایش دستاوردهای تحصیلی میشوند (برای مثال، هتی ۲۰۰۹؛ گنتیله و ایمبرمن ۲۰۱۲).
بنابراین، با وجود ادعاهای متضاد، روشن نیست که یونیفورمهای مدرسه به دانشآموزان در ابعاد اجتماعی یا تحصیلی کمک میکنند. و این باید ما را وادار کند که قبل از تحمیل سیاست یونیفورم، تأمل کنیم. زیرا این فقط یک سؤال در مورد ریسکپذیری در مورد مزایا نیست. بلکه هزینههای بالقوهای نیز وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند.
چه چیزهایی ممکن است در مورد یونیفورمهای مدرسه اشتباه پیش برود؟
ما قبلاً یک نکته منفی ممکن را دیدهایم. در مطالعهای که آرش انصاری رهبری کرد، کودکان با یونیفورمهای مدرسه کمتر احساس ارتباط اجتماعی با معلمان و همکلاسیهای خود داشتند. چرا؟ محققان نمیتوانند مطمئن باشند. اما، در این مصاحبه در دانشگاه ایالت اوهایو، انصاری حدس میزند که ممکن است این به دلیل سرکوب فردیت باشد:
“مد، یکی از راههایی است که دانشآموزان خود را ابراز میکنند و این ممکن است بخشی مهم از تجربه مدرسه باشد. وقتی دانشآموزان نمیتوانند فردیت خود را نشان دهند، ممکن است احساس کنند که به اندازه کافی تعلق ندارند.”
جو هانا ریدی — محقق بهداشت عمومی مستقر در نیوزیلند — چندین حوزه دیگر برای نگرانی شناسایی کرده است (ریدی ۲۰۲۱).
سیاستهای یونیفورم مدرسه میتوانند منجر به تعارضات فرهنگی شوند، مانند زمانی که از اعضای یک گروه مذهبی خواسته میشود به شیوهای لباس بپوشند که با باورها یا رویههای آنها سازگار نیست. و یونیفورمهای جنسیتی میتوانند مشکلات زیادی را به همراه داشته باشند. ریدی خاطرنشان میکند که یونیفورمهای دخترانه تمایل دارند گرانتر باشند. علاوه بر این، طراحی یونیفورمهای دخترانه ممکن است باعث شود دختران نتوانند به راحتی در فعالیتهای ورزشی شرکت کنند (ناتان و همکاران ۲۰۲۱). و برخی از دانشآموزان ممکن است به خود ایده پوشیدن لباسهای متمایز بر اساس جنسیت اعتراض کنند.
سپس سؤالی در مورد قابلخرید بودن وجود دارد. اگر هزینه یونیفورم مدرسه برای خانوادههای کمدرآمد سنگین باشد چه؟ این مشکل در کشورهای مختلف در سراسر جهان، از جمله کشورهای ثروتمند مانند نیوزیلند، کره جنوبی و ایالات متحده ثبت شده است.
و البته یونیفورمها باید کارکرد اساسی خود را در حفاظت از دانشآموزان در برابر عناصر جوی داشته باشند. در اصل، یونیفورمهای بهخوبی طراحیشده باید از کودکان در برابر سرما، گرما و آسیبهای پوستی ناشی از آفتاب محافظت کنند. در واقع، یونیفورمها همیشه بهخوبی طراحی نشدهاند (ریدی ۲۰۲۱).
آیا این به این معنی است که یونیفورمهای مدرسه بیفایدهاند… یا بدتر؟
مطمئناً نه. تمام مطالعات ذکر شده در اینجا به “استاندارد طلایی” تحقیقات علمی — آزمایشهای کنترل شده تصادفی — نمیرسند. اگر و زمانی که محققان در نهایت چنین آزمایشهایی را انجام دهند، ممکن است کشف کنیم که یونیفورمها به روشهای مهمی به دانشآموزان کمک میکنند.
اما در حال حاضر، به نظر نمیرسد که یونیفورمهای مدرسه تأثیر مستقیم و قابلتوجهی بر توسعه اجتماعی و عاطفی یا دستاوردهای تحصیلی داشته باشند.
تاکنون، مطالعات این نظریه را تأیید کردهاند که برخی از افراد مدارس را زمانی که دانشآموزان یونیفورم میپوشند، ایمنتر یا منظمتر میدانند (یونگ ۲۰۰۹). ما گزارشی داریم که نشان میدهد نوجوانان تمایل داشتند به معلمان خود بیشتر گوش دهند (باومان و کرسکوا ۲۰۱۶). و به نظر میرسد که یونیفورمها ممکن است میزان حضور در مدرسه را افزایش دهند، اگرچه فقط به مقدار بسیار کمی. اما این مشاهدات از ادعاهای جسورانه درباره روحیه مدرسه، روحیه جامعه و عملکرد تحصیلی فاصله دارد.
مسئولان مدرسه ممکن است دلایل دیگری برای اجرای سیاست یونیفورم ارائه دهند. اما نمیتوانند این سیاست را بر اساس تحقیقات قاطع درباره جو مدرسه و دستاوردهای تحصیلی توجیه کنند. اگر یک پیام واحد از این مطالعات به وجود آید، این است که یونیفورمهای مدرسه به احتمال زیاد تأثیر زیادی بر مشکلات رفتاری یا نتایج تحصیلی نخواهند داشت. اگر واقعاً میخواهیم به دانشآموزان در این زمینهها کمک کنیم، باید کارهای بسیار بیشتری از فقط طراحی دوباره لباسهایشان انجام دهیم.